جدول جو
جدول جو

معنی تفنشخ - جستجوی لغت در جدول جو

تفنشخ(تَ یُ)
گشاده کردن زن پایها را وقت جماع. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ بَتْ تُ)
چیره شدن، خوار گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کوفتن استخوان بدون شکستگی و خون ریزی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ فَ شِ)
افتادۀ خفته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا