طایفۀ مذهبی از غلاه شیعه از اصحاب عبدالله بن معاویهبن عبدالله بن جعفر طیار (ذی الجناحین) که تناسخی بوده اند و گفته اند روح خدا در آدم حلول کرد بعد در شیث و بعد در پیغمبران دیگر و بعد به علی و اولاد او رسید و آنگاه در عبدالله حلول کرد و او مهدی و بلکه خداست
طایفۀ مذهبی از غلاه شیعه از اصحاب عبدالله بن معاویهبن عبدالله بن جعفر طیار (ذی الجناحین) که تناسخی بوده اند و گفته اند روح خدا در آدم حلول کرد بعد در شیث و بعد در پیغمبران دیگر و بعد به علی و اولاد او رسید و آنگاه در عبدالله حلول کرد و او مهدی و بلکه خداست
یکی سیب. (از منتهی الارب). واحد تفاح. (از اقرب الموارد). واحد تفاح یعنی یک سیب. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفاح شود، سر استخوان فخذ. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفاحتان شود
یکی سیب. (از منتهی الارب). واحد تفاح. (از اقرب الموارد). واحد تفاح یعنی یک سیب. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفاح شود، سر استخوان فخذ. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفاحتان شود
پیوسندگان نام پیروان عبد الله ذی الجناحین که می گفتند روان خدا در پیامبراندمیده و سرانجام به عبد الله رسیده و او نمرده و هم چنان در بیوسیدن است (فضل بن شادان نیشابوری)
پیوسندگان نام پیروان عبد الله ذی الجناحین که می گفتند روان خدا در پیامبراندمیده و سرانجام به عبد الله رسیده و او نمرده و هم چنان در بیوسیدن است (فضل بن شادان نیشابوری)
مونث اتفاقی، قضیه شرطیه متصله و آن قضیه ایست که در او حکم شود بصدق تالی بر فرض صدق مقدم و علاقه بین آنها موجود نیست بلکه بمجرد صدق آن دو این قضیه اتفاق میافتد مثلا: اگر انسان سخنگوست پس خر عرعر کننده است. بعضی گفته اند اتفاقیه فقط عبارتست از صدق تالی خواه مقدم راست باشد یا دروغ و اینرا اتفاقیه عامه و اولی را اتفاقیه خاصه گویند و میان آن دو (از نسب) عموم و خصوص است زیرا هر وقت مقدم راست آمد تالی راست است و عکس آن درست نیست
مونث اتفاقی، قضیه شرطیه متصله و آن قضیه ایست که در او حکم شود بصدق تالی بر فرض صدق مقدم و علاقه بین آنها موجود نیست بلکه بمجرد صدق آن دو این قضیه اتفاق میافتد مثلا: اگر انسان سخنگوست پس خر عرعر کننده است. بعضی گفته اند اتفاقیه فقط عبارتست از صدق تالی خواه مقدم راست باشد یا دروغ و اینرا اتفاقیه عامه و اولی را اتفاقیه خاصه گویند و میان آن دو (از نسب) عموم و خصوص است زیرا هر وقت مقدم راست آمد تالی راست است و عکس آن درست نیست