تغطیه (بَ) بپوشانیدن. (زوزنی) (از تاج المصادر بیهقی). فروپوشانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، فروگرفتن شب کسی را در تاریکی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ادامه... بپوشانیدن. (زوزنی) (از تاج المصادر بیهقی). فروپوشانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، فروگرفتن شب کسی را در تاریکی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
تغطیه فرو پوشاندن پوشیده کردن پوشیدن مستور داشتن ادامه... فرو پوشاندن پوشیده کردن پوشیدن مستور داشتن تصویر تغطیه فرهنگ لغت هوشیار