جدول جو
جدول جو

معنی تغضوض - جستجوی لغت در جدول جو

تغضوض
(تَ)
یک نوع از خرمای شیرین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
خرمایی است سیاه شیرین وخرمایی شیرین که به هجر منسوب است. و تعضوضه یکی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). تمر سیاه پرشیرینی و معدن آن در هجر است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(بَ هََ)
چیز تازه خوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، با ناز و نعمت گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، نقصان و خواری رسیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
کم گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کم کردن آب. (تاج المصادر بیهقی). کم کردن و کم گردیدن آب و جز آن مات فلان ببطنته لم یتغضغض منها شی ٔ. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا