جدول جو
جدول جو

معنی تغاییر - جستجوی لغت در جدول جو

تغاییر
(تَ)
جمع واژۀ تغییر: هر کس که بر تصاریف ایام و تغاییر ازمان صبرکند بسی گردنکشان را اسیر مقود مذلت و مهانت بیند وبسیار اسیران را در کنف امن و راحت یابد. (ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 430). رجوع به تغییر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تغییر
تصویر تغییر
از حالی به حالی برگردانیدن، دگرگون کردن، دگرگون شدن، از حالی به حالی دیگر درآمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تغایر
تصویر تغایر
با هم اختلاف داشتن، مغایرت داشتن، به یکدیگر رشک بردن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
به ترکی برادر مادر را گویند که بهندی مامونانه. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ ءَثْ ثُ)
از حال بگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). از حال بگشتن. (دهار). از حالی به حالی برگردانیدن و گردانیدن و دیگرگون کردن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). از حال خود گردانیدن و با لفظ کردن و دادن مستعمل. (آنندراج). هو احداث شی ٔ لم یکن قبله. (تعریفات جرجانی). دگرگونی و تبدیل و تعویض و تحویل و انتقال و انقلاب. (ناظم الاطباء) : و هر چند این همه بود نام ولیعهدی از ما برنداشت و آنرا تغییر و تبدیلی ندید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 214) ، نزد بلغا آن است که شاعر لفظ را از صورتی که دارد بصورتی دیگر گرداند تا وزن بیت یا قافیه درست گردد. چنانکه ابوشکور جهت قافیه در این بیت نیلوفر را به نیلوفل تغییر داده است:
آب انگور و آب نیلوفل
مر مرا از عبیر و مشک بدل.
و این از عیوب است. اما اگر اشارتی بدان تغییررود از عیب دور گردد و به لطافت نزدیک شود. مثاله:
برو، از معرفتهای پر ازریو
سر ما را مکن ای شیخ کالیو
غلط کردم در این معنی که گفتم
زنخدان نگار خویش را سیو.
سیب را سیو گفته و با کالیو قافیه ساخته. (از مجمعالصنایع از کشاف اصطلاحات الفنون).
- تغییر بالین، گردانیدن بالین از طرفی بطرفی. (آنندراج) :
جلوۀ برق است در میخانه هشیاری مرا
از پی تغییر بالین است بیداری مرا.
صائب (از آنندراج).
- تغییر حالت، برگشتن از حالت. (ناظم الاطباء).
- تغییر شکل، دگرگونی شکل.
- تغییر لباس،عوض کردن لباس.
- تغییر مکان، جای بجای شدن. از خانه یا جایی ب خانه دیگر رفتن. عوض کردن محل سکونت و اقامت:
نه زین دیار ز اهل دیار دلگیرم
نه از تعصب دین میکنم مکان تغییر.
سنجر کاشی (از آنندراج).
- امثال:
تغییر اسم تغییر مسمی ندهد. نظیر
سه نگردد بریشم ار او را
پرنیان خوانی و حریر و پرند.
هاتف (از امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 548)
لغت نامه دهخدا
(بَ هََ سَ)
تغایر زوجان، یکدیگر را همسر دیگر خواستن یعنی به شک آوردن دیگری را. (از اقرب الموارد) ، تغایر اشیاء، اختلاف آنها. (از اقرب الموارد). غیر همدیگر شدن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ مغیار به معنی مرد سخت رشک برنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). و رجوع به مغیار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تغایر
تصویر تغایر
مغایرت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تساییر
تصویر تساییر
جمع تسییر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
از حال بگردانیدن، دگرگونی و تعویض و تحویل و انتقال و انقلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغایر
تصویر تغایر
((تَ یُ))
با هم مغایرت داشتن، بر یکدیگر رشک بردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
((تَ))
دیگرگون ساختن، گردش، دگرگونی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
دگرگونی، دگرش، دگردیسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
يتغيّر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
Alteration, Transformation, Variation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
altération, transformation, variation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
변경 , 변환 , 변화
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
تبدیلی , تبدیلی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
değişiklik, dönüşüm, değişim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
mabadiliko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
পরিবর্তন , রূপান্তর , পরিবর্তন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
שינוי , שִׁנוּי צוּרָה , שִׁנוּי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
変更 , 変革 , 変化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
wijziging, transformatie, variatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
परिवर्तन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
perubahan, transformasi, variasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
การเปลี่ยนแปลง , การเปลี่ยนแปลง , การเปลี่ยนแปลง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
alteración, transformación, variación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
alteração, transformação, variação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
改变 , 转变 , 变化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
zmiana, transformacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
зміна , трансформація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
Änderung, Transformation, Variation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
изменение , преобразование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تغییر
تصویر تغییر
alterazione, trasformazione, variazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی