در فارسی امروز درس وچیزهای آموختنی. (ناظم الاطباء). آموزش: - تعلیمات دینی، درس شرعیات و علوم دینی. - تعلیمات عالیه، آموزش عالی. - تعلیمات متوسطه، آموزش متوسطه
در فارسی امروز درس وچیزهای آموختنی. (ناظم الاطباء). آموزش: - تعلیمات دینی، درس شرعیات و علوم دینی. - تعلیمات عالیه، آموزش عالی. - تعلیمات متوسطه، آموزش متوسطه
تسمه که بر سر لجام باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). تسمه ای که بر سر لگام بندند. (ناظم الاطباء) : ز تعلیمی همیشه بیم دارد ندانم از که این تعلیم دارد. طغرا (از آنندراج). ز تعلیمیش بخیۀ چارجل بود نزد فارس خط چارقل. طغرا (ایضاً). ، عصای کوچکی که در دست گیرند. (ناظم الاطباء)
تسمه که بر سر لجام باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). تسمه ای که بر سر لگام بندند. (ناظم الاطباء) : ز تعلیمی همیشه بیم دارد ندانم از که این تعلیم دارد. طغرا (از آنندراج). ز تعلیمیش بخیۀ چارجل بود نزد فارس خط چارقل. طغرا (ایضاً). ، عصای کوچکی که در دست گیرند. (ناظم الاطباء)
منسوب است به تعلیم که جمعی از فرقۀ معروف به باطنی و اسماعیلی میباشند. اینان قائل به تعلم از امام معصوم هستند. چون که غیرامام را مصون از خطا نمیدانند. (از انساب سمعانی). - تعلیمیان، اسماعیلیان: و تعلیمیان گویند که طریق معرفت صانع و ذات و صفات وی را اشکالات بسیار است و ادلۀ متعارض و عقول در آن متحیر و عاجز، پس اولیتر آن باشد که از قول صادق طلبند. (از کلیات حکیم عمر خیام، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) آنچه قابل تعلیم باشد. درخور تعلیم. رجوع به تعلیم شود. - جسم تعلیمی. رجوع به همین کلمه شود. - علم تعلیمی یا علم اوسط، علم ریاضی که قسمی از علم نظری است
منسوب است به تعلیم که جمعی از فرقۀ معروف به باطنی و اسماعیلی میباشند. اینان قائل به تعلم از امام معصوم هستند. چون که غیرامام را مصون از خطا نمیدانند. (از انساب سمعانی). - تعلیمیان، اسماعیلیان: و تعلیمیان گویند که طریق معرفت صانع و ذات و صفات وی را اشکالات بسیار است و ادلۀ متعارض و عقول در آن متحیر و عاجز، پس اولیتر آن باشد که از قول صادق طلبند. (از کلیات حکیم عمر خیام، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) آنچه قابل تعلیم باشد. درخور تعلیم. رجوع به تعلیم شود. - جسم تعلیمی. رجوع به همین کلمه شود. - علم تعلیمی یا علم اوسط، علم ریاضی که قسمی از علم نظری است