جدول جو
جدول جو

معنی تعرفگری - جستجوی لغت در جدول جو

تعرفگری
(تَ عَرْ رُ گَ)
وضعو فرض کردن. (وحید دستگردی). شناساندن:
بود مه و سال ز گردش بری
تا تو نکردیش تعرفگری.
نظامی (مخزن الاسرار چ وحید ص 112)
لغت نامه دهخدا
تعرفگری
وضع و فرض کردن
تصویری از تعرفگری
تصویر تعرفگری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ)
شغل تیرسازی. (ناظم الاطباء). عمل تیرگر. رجوع به تیرگر شود
لغت نامه دهخدا