- تعاهدات
- جمع تعاهد
معنی تعاهدات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع تعاند
جمع معاهده، پشن ها پیمان ها تیمار ها جمع معاهده
پشن ها تیم ها جمع تعهد
راهپیمایی
راهپیمایی، نمود ها
دیده ها
جمع تظاهر
جمع تعدید
جمع تعاون
جمع تعاقب
جمع تعاطی
جمع تعاطف
جمع تعارف
جمع تعارض
جمع تعادل
جمع تصاعد
جمع تعمید
جمع تعقید
جمع تقاعد
جمع توالد
جمع توارد
جمع تجاهر
جمع متعاهد، هم پیمانان تثنیه متعاهد در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مجاهدت (مجاهده)
جمع مشاهده، دیدها جمع مشاهده: و اما فلکیات چون یک قسمت مهم آن مبنی است بر تجربیات و مشاهدات لذا آن هم از حد فلسفه خارج میباشد
اژدر ماهیان
جمع تعبد
جمع تضاد
جمع تعمد
جمع تمهد
جمع سعادت، ارمگانها روزبهیها جمع سعادت خوشبختیها نیک بختیها
با هم دشمنی کردن، دشمن یکدیگر شدن
جمع واژۀ عایده، حاصل، سود، درآمد، ویژگی آنچه بازمی گردد، بازگردنده