- تعارج
- لنگانی لنگان رفتن
معنی تعارج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یکدیگر را علاج کردن
ارمغان، خوشامد خوشامد گویی، هم شناسی یکدیگر را شناختن -1 یکدیگر را شناختن، خوشامد گفتن بیکدیگر، پیشکش دادن، اظهار آشنایی، خوشامد گویی، پیشکش هدیه، جمع تعارفات
ناسازش ناسازواری، ناسازورزی، خلاف یکدیگر ورزیدن متعرض یکدیگر شدن با هم اختلاف داشتن، خلاف ورزی معارضه، جمع تعارضات
اختلاف داشتن، متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، با هم مخالفت کردن
جمع معراج
((تَ رُ))
فرهنگ فارسی معین
خوشامد گفتن، پیشکش دادن، اظهار آشنایی کردن، در فارسی به معنی اغراق در ادای احترام و سپاسگزاری، شاه عبدالعظیمی تعارف ظاهری و غیرواقعی، تعارف توخالی
به یکدیگر خوشامد گفتن، چیزی به هم پیشکش دادن، یکدیگر را شناختن، اظهار آشنایی کردن
هفتادمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۴ آیه
واقع، سال، معراج
واقع، سال، معراج
بیدار خوابی بیدار زدگی پهلو به پهلو گشتن در بستر
برآینده بالا رونده