جدول جو
جدول جو

معنی تظبظب - جستجوی لغت در جدول جو

تظبظب
(بَ لَ)
اندک اثر کردن چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تظبظب الشی ٔ کان له وقع یسیر. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ ظَظِ)
اندک متأثر شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تظبظب شود
لغت نامه دهخدا
(مُ ظَ ظَ)
گرفتار تب. (ناظم الاطباء). تب زده گردیده. (از منتهی الارب) (از محیطالمحیط)
لغت نامه دهخدا