جدول جو
جدول جو

معنی تضحیک - جستجوی لغت در جدول جو

تضحیک
خندانیدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تضحیه
تصویر تضحیه
غذا خورانیدن به کسی در وقت چاشت، قربانی کردن گوسفند یا شتر، ذبح کردن
فرهنگ فارسی عمید
در وقت چاشت خورانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، قربان کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). ذبح کردن گوسفند در چاشتگاه روز اضحی سپس از کثرت استعمال به ذبح کردن در روز اضحی گفته اندحتی اگرچه در آخر روز باشد. (از اقرب الموارد). ذبح کردن گوسفند را وقت چاشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، چرانیدن گوسفند در چاشتگاه. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). چرانیدن مواشی و جز آن را در چاشتگاه. (از اقرب الموارد) ، رفق کردن. (تاج المصادر بیهقی). شتاب نکردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : ضح رویداً، یعنی شتاب مکن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
چاشت خوردن. (تاج المصادر بیهقی). خوردن وقت چاشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، قربانی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، نماز چاشت گزاردن، در چاشت چریدن گرفتن شتران. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خندیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تضحیه
تصویر تضحیه
ذبح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحیک
تصویر تحیک
گشاد راه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضحک
تصویر تضحک
خندیدن خنده داری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضحیه
تصویر تضحیه
((تَ یِ))
قربانی کردن گوسفند، شتر و مانند آن، غذا دادن به کسی هنگام چاشت
فرهنگ فارسی معین