- تصیح (لَ)
از ’ص وح’، پراکندگی موی و پریشانی آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). لغتی است در تصوح. (منتهی الارب). و رجوع به تصوح شود
خشک شدن گرفتن تره از سر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تصوح تره. (از اقرب الموارد). و رجوع به تصوح شود
خشک شدن گرفتن تره از سر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تصوح تره. (از اقرب الموارد). و رجوع به تصوح شود
