- تصمیم
- آهنگ، گزیر، گزیرش، آهنگ کردن، آهنگ داشتن
معنی تصمیم - جستجوی لغت در جدول جو
- تصمیم
- خالص کردن و استوار کردن
- تصمیم
- عزم و اراده کردن به کاری، با عزم راسخ درصدد اجرای امری برآمدن
- تصمیم ((تَ))
- اراده کردن، آهنگ انجام کاری کردن
- تصمیم
- Determination, Resolution
- تصمیم
- решение
- تصمیم
- Resolution, Bestimmung
- تصمیم
- рішення , рішучість
- تصمیم
- decyzja, determinacja
- تصمیم
- 决心 , 决定
- تصمیم
- resolução, determinação
- تصمیم
- risoluzione, determinazione
- تصمیم
- resolución, determinación
- تصمیم
- résolution, détermination
- تصمیم
- besluit, vastberadenheid
- تصمیم
- การตัดสินใจ , การตัดสินใจ
- تصمیم
- keputusan, penentuan
- تصمیم
- قرارٌ , عزمٌ
- تصمیم
- निर्णय , संकल्प
- تصمیم
- החלטה , החלטה
- تصمیم
- 決意 , 決定
- تصمیم
- karar, kararlılık
- تصمیم
- uamuzi, azimio
- تصمیم
- সিদ্ধান্ত , সিদ্ধান্ত
- تصمیم
- فیصلہ , عزم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازسازی
اصلاح کردن، مرمت کردن
نکوهش کردن
بویاندن بو کردن بوییدن
بخل کردن و منع نمودن
خاموش کردن
از بن بریدن گوشی و بینی را
تصویر کردن و نقش بستن
زمج اندایی اندودن با زمج (زمج هم آوای رنج صمغ)