- تصفیه
پاک کردن، پاکیزه ساختن، صافی کردن، بی آلایش کردن چیزی، خالص کردن، پالودن، امری یا کاری را تمام کردن و انتظام دادن، رفع اختلاف کردن
تصفیۀ حساب: تسویه حساب
تصفیۀ حساب: تسویه حساب
معنی تصفیه - جستجوی لغت در جدول جو
- تصفیه
صافی کردن، روشن کردن
- تصفیه ((تَ یِ))
پاک کردن، صاف کردن، پالایش
- تصفیه
پالایش
- تصفیه
تزکیه، تهذیب، پالایش، پاک سازی، فیلتر، تفریغ حساب، رفع اختلاف، پاک کردن، پالودن، صاف کردن
متضاد: آلودن، رفع اختلاف کردن
متضاد: آلودن، رفع اختلاف کردن
- تصفیه
طهارةً
- تصفیه
Liquidation, Purification
- تصفیه
liquidation, purification
- تصفیه
liquidación, purificación
- تصفیه
ликвидация , очищение
- تصفیه
Liquidation, Reinigung
- تصفیه
ліквідація , очищення
- تصفیه
likwidacja, oczyszczenie
- تصفیه
清算 , 净化
- تصفیه
liquidação, purificação
- تصفیه
পরিশোধ , শুদ্ধি
- تصفیه
صفائی , صفائی
- تصفیه
kutengenezwa, utakaso
- تصفیه
tasfiye, arıtma
- تصفیه
청산 , 정화
- تصفیه
清算 , 浄化
- تصفیه
סילוק , טיהור
- تصفیه
liquidazione, purificazione
- تصفیه
likuidasi, pemurnian
- تصفیه
การชำระบัญชี , การฟอกบริสุทธิ์
- تصفیه
liquidatie, zuivering
- تصفیه
परिसमापन , शुद्धिकरण
