جدول جو
جدول جو

معنی تصفین - جستجوی لغت در جدول جو

تصفین
ترتیب دادن زنبور خانه خود را
تصویری از تصفین
تصویر تصفین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متصفین
تصویر متصفین
جمع متصف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
پالایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدفین
تصویر تدفین
خاکسپاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدفین
تصویر تدفین
مرده را در گور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
صافی کردن، روشن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیق
تصویر تصفیق
دست زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیف
تصویر تصفیف
به رج ایستادن، رجاندن در رج ایستانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بانگیدن، سوت کشیدن سافوت زدن (سوت سافوت صفیر)، زرد گرداندن رنگ زرد زدن زرد اندایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفید
تصویر تصفید
بند کردن، محکم ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیح
تصویر تصفیح
پهن کردن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکفین
تصویر تکفین
کفن پوشیدن مرده را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجفین
تصویر تجفین
بسیار جماع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکفین
تصویر تکفین
مرده ای را کفن کردن، کفن پوشاندن به مرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعفین
تصویر تعفین
گنداندن، برگرداندن و تغییر دادن بو و مزۀ چیزی، در پزشکی خیسانیدن بعضی داروها در سرکه یا الکل یا مایع دیگر تا مدت معینی که بعد آن را صاف کنند و به مصرف برسانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصفیق
تصویر تصفیق
بال بر هم زدن پرنده، دو کف دست را بر هم زدن، دست زدن، شراب را برای صاف شدن از ظرفی به ظرف دیگر ریختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
پاک کردن، پاکیزه ساختن، صافی کردن، بی آلایش کردن چیزی، خالص کردن، پالودن، امری یا کاری را تمام کردن و انتظام دادن، رفع اختلاف کردن
تصفیۀ حساب: تسویه حساب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدفین
تصویر تدفین
((تَ))
به خاک سپردن، دفن کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
((تَ یِ))
پاک کردن، صاف کردن، پالایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصفیق
تصویر تصفیق
((تَ))
دست زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکفین
تصویر تکفین
((تَ))
کفن کردن مرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
Liquidation, Purification
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ликвидация , очищение
دیکشنری فارسی به روسی
Liquidation, Reinigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
ліквідація , очищення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
likwidacja, oczyszczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
liquidação, purificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
liquidazione, purificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
liquidación, purificación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
liquidation, purification
دیکشنری فارسی به فرانسوی
liquidatie, zuivering
دیکشنری فارسی به هلندی
การชำระบัญชี , การฟอกบริสุทธิ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصفيةٌ , تنقيةٌ
دیکشنری فارسی به عربی