- تصحیف
- خطا کردن، در کتاب
معنی تصحیف - جستجوی لغت در جدول جو
- تصحیف
- خطا کردن در نوشتن، تغییر دادن کلمه با کم یا زیاد کردن نقطه های آن
در ادبیات در فن بدیع کلمه ای که هنگام نوشتن یا خواندن به واسطۀ تغییر کردن یا کم و زیاد شدن نقطه های آن تغییر پیدا کند مانند عبد و عید، توشه و بوسه،برای مثال مرا بوسه گفتا به تصحیف ده / که درویش را توشه از بوسه به (سعدی۱ - ۸۹)
- تصحیف ((تَ))
- خطا خواندن، تغییر دادن واژه با کاستن یا افزودن نقطه های آن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درست کردن
به رج ایستادن، رجاندن در رج ایستانیدن
برگردانیدن
راستداشت، درست کردن صحیح کردن غلطهای نوشته ای را درست کردن، کتابی را که ناسخان در آن تصرف کرده اند طبق قواعد بصورت اصل - یا نزدیک بدان - در آوردن، غلط گیری، جمع تصحیحات
کتابی را از خود نوشتن، نوع کردن مطالب و جمع آوری آنها
دامن کشان رفتن
نوشتن کتاب و مرتب کردن آن، در موسیقی قطعه شعری که به آهنگ طرب انگیز خوانده می شود، کتاب، شعر گفتن، گونه گونه و دسته دسته کردن چیزی، صنف صنف کردن
صرف کردن فعل، مشتق ساختن کلمه ای از کلمۀ دیگر، علم صرف و اشتقاق کلمات، برگردانیدن، تغییر دادن
اغلاط نوشته یا کتابی را گرفتن و آن را بی غلط کردن، صحیح کردن، درست کردن
Correction, Rectification
исправление
Korrektur, Richtigstellung
виправлення , виправлення
korekta
更正 , 纠正
correção, retificação
correzione, rettifica
corrección, rectificación
correction, rectification
correctie, rectificatie
การแก้ไข , การแก้ไข
koreksi
تصحيحٌ
सुधार
תיקון , תִּקּוּן
düzeltme
marekebisho, urekebishaji