جدول جو
جدول جو

معنی تصتیه - جستجوی لغت در جدول جو

تصتیه
خوار و حقیر گردانیدن کسی را و رام گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
پاک کردن، پاکیزه ساختن، صافی کردن، بی آلایش کردن چیزی، خالص کردن، پالودن، امری یا کاری را تمام کردن و انتظام دادن، رفع اختلاف کردن
تصفیۀ حساب: تسویه حساب
فرهنگ فارسی عمید
از ’ص ل و’، دوم آمدن اسب در سبق. (تاج المصادر بیهقی). دوم اسب رهان گردیدن یعنی تالی شدن سابق را، راندن خر ماده را و درآوردن بر راه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نماز کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). نماز گزاردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، درود دادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). درود فرستادن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). درود گفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، (از ’ص ل ی’) در آتش افکندن و سوختن. (تاج المصادر بیهقی). در آتش درآوردن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). به آتش درانداختن و به آتش درآوردن و مقیم گردانیدن درآن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : و تصلیه جحیم. (قرآن 56 / 94) ، راست کردن چوب به آتش. (تاج المصادر بیهقی). راست کردن عصا و چوب را به آتش. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
اقامت کردن در زمستان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اقامت کردن در شهری به زمستان. (از المنجد). و رجوع به تشتّی شود، بسنده بودن زمستان را. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
یکی از امرای سلطان محمد خوارزمشاه که با گورخان برخلاف سلطان هم عهد شده در جنگ سلطان با گورخان از سلطان محمد برگشت. جوینی آرد: و ترتیه که امیری بود از اقربای مادر سلطان به نیابت خود با سلطان سمرقند نامزد کرد. (جهانگشای جوینی ج 2 ص 76). و ترتیه را که امیری بود ازجملۀ اقارب ترکان خاتون به شحنگی سمرقند نامزد فرمود و سلطان متوجه خوارزم گشت. (جهانگشای جوینی ج 2 ص 81). اصفهبد و ترتیه... با یکدیگر برخلاف سلطان هم عهد شدند و نزدیک گورخان در خفیه رسولی فرستادند که ما با لشکر، روز مصاف از سلطان برگردیم بقرار آنک چون غالب شود خوارزم، ترتیه را مسلم باشد و خراسان اصفهبد را. گورخان نیز به اضعاف آن ایشان را موعود گردانید... (جهانگشای جوینی ج 2 ص 84)
لغت نامه دهخدا
(تَ تی یَ)
تأنیث تحتی، هر حرفی که در زیر آن نقطه باشد چون یاء (حرف آخر حروف تهجی). تحتانی. رجوع به تحتی و تحتانی شود
لغت نامه دهخدا
(تِ)
گوسفند را نادوشیدن تا پستان وی پرشیر شود از بهر بیع. (تاج المصادر بیهقی). نادوشیدن گوسفند و جز آن را تا شیر جمع شود در پستان. (منتهی الارب) (آنندراج) (از المنجد) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تصلیه
تصویر تصلیه
نماز گزاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
صافی کردن، روشن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدیه
تصویر تصدیه
دست بر دست زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویه
تصویر تصویه
خشک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
((تَ یِ))
پاک کردن، صاف کردن، پالایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
پالایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
طهارةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
Liquidation, Purification
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
liquidation, purification
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
liquidación, purificación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
kutengenezwa, utakaso
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
ликвидация , очищение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
Liquidation, Reinigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
ліквідація , очищення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
likwidacja, oczyszczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
清算 , 净化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
صفائی , صفائی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
পরিশোধ , শুদ্ধি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
tasfiye, arıtma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
liquidazione, purificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
청산 , 정화
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
清算 , 浄化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
סילוק , טיהור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
liquidação, purificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
likuidasi, pemurnian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
การชำระบัญชี , การฟอกบริสุทธิ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
liquidatie, zuivering
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تصفیه
تصویر تصفیه
परिसमापन , शुद्धिकरण
دیکشنری فارسی به هندی