- تشکر
شکر کردن، سپاسگزاری کردن
معنی تشکر - جستجوی لغت در جدول جو
- تشکر (اِ بَ)
سپاس داری نمودن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). سپاس داری کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با لام متعدی شود. یقال: تشکر له بلائه، ای شکر له بلاء. (منتهی الارب). سپاسگزاری کردن
- تشکر
سپاس گزاری کردن
- تشکر ((تَ شَ کُّ))
شکر کردن، سپاسگزاری
- تشکر
سپاسگزاری، سپاسمندی، سپاس
- تشکر
امتنان، سپاس، سپاس داری، سپاس گزاری، قدردانی
متضاد: ناسپاسی، حق ناشناسی، شکر کردن، سپاس گذاری کردن، سپاس داشتن
متضاد: ناسپاسی، حق ناشناسی، شکر کردن، سپاس گذاری کردن، سپاس داشتن
- تشکر
شكرًا
- تشکر
Thanks
- تشکر
merci
- تشکر
آتش افروز
- تشکر
gracias
- تشکر
спасибо
- تشکر
Danke
- تشکر
дякую
- تشکر
dzięki
- تشکر
谢谢
- تشکر
obrigado
- تشکر
ধন্যবাদ
- تشکر
شکریہ
- تشکر
asante
- تشکر
teşekkürler
- تشکر
감사합니다
- تشکر
ありがとう
- تشکر
תוֹדָה
- تشکر
grazie
- تشکر
terima kasih
- تشکر
ขอบคุณ
- تشکر
dank je
- تشکر
धन्यवाद
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(مُ تَ شَکْ کِ)
لغت نامه دهخدا
سپاسداری کننده. (آنندراج). سپاسدار. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشکر شود
سپاسگزار، شکرگزار، ممنون، وام دار