جدول جو
جدول جو

معنی تشریفاتچی - جستجوی لغت در جدول جو

تشریفاتچی(تَ)
کسی که برای پذیرایی میهمان محترم میگمارند. (ناظم الاطباء). مهماندار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
آرایش و زینتی که جهت پذیرائی میهمان محترم در خانه دهند و آنچه از مأکول و مشروب برای وی حاضر نمایند. (ناظم الاطباء). تکلفی که میزبان جهت خوشگذرانی میهمان کند
لغت نامه دهخدا
تصویری از تشریفاتی
تصویر تشریفاتی
درباری آیینی مربوط بتشریفات، معتقد و پابند به تشریفات
فرهنگ لغت هوشیار
بار آیین ها جمع تشریف. تشریفها، مراسم پذیرایی آبرومندانه، لوازم پذیرایی آبرومندانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریفات
تصویر تشریفات
((تَ))
آداب و رسوم خاص در پذیرایی های مهم و رسمی. جمع تشریف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشریفات
تصویر تشریفات
آیین ها
فرهنگ واژه فارسی سره
ظاهرسازی، بی محتوا، تجملی، تکلف آمیز، مناسب تشریفات، هوادار تشریفات، پای بند تشریفات، متکلف
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آداب، اتیکت، تجمل، تکلف، فرمالیته، مراسم
فرهنگ واژه مترادف متضاد