- تشریف
- آمدن
معنی تشریف - جستجوی لغت در جدول جو
- تشریف
- بزرگوار کردن، حرمت داشتن
- تشریف
- شریف گردانیدن، بزرگ داشتن، بلند کردن، بزرگوار نمودن، خلعت
تشریف آوردن: آمدن به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار می رود
تشریف بردن: رفتن به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار برده می شود
تشریف داشتن: حضور داشتن به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار برده می شود
- تشریف ((تَ))
- بزرگ داشتن، خلعت دادن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شناسانش، شناسه، کران نمود، شناساندن، ستایش
باز شکافی، کالبدشناسی
دستبری، دگرگون کردن
بگردانیدن سخن، تغییر، تبدیل، انقلاب، سرنگونی
سودمند شدن
تازی از لاتین ماه های رومی: تشرین یکم و تشرین دویم میان ماه های ایلول و کانون یکم دو ماه از ماههای مشهور به (شهور رومی) : تشرین اول و تشرین دوم که بین ایلول و کانون اول واقع اند
شکافتن
همباز گرداندن هنبازاندن همبازش
نور انداختن
بیان کردن شریعت
آزار رسانی، دشنامگویی
خشکاندن به آفتاب، به نام کردن سرشناس کردن
راندن، پراکندن شریعت آوردن آیین نهادن
نیک بیان کردن و نیک هویدا کردن، آشکار شدن
برگردانیدن
معرفی کردن
فرانسوی پهرست مرز بندی، گره زدن
معرفی کردن، شناساندن، حقیقت امری یا مطلبی را برای کسی بیان کردن، آگاهانیدن، فهماندن
دو ماه از سال شمسی کشورهای عربی
تشرین اول: ماه دهم از سال شمسی کشورهای عربی، بین ایلویل و تشرین ثانی، مطابق با اکتبر
تشرین ثانی: ماه یازدهم از سال شمسی کشورهای عربی، بین تشرین اول و کانون اول، مطابق با نوامبر
تشرین اول: ماه دهم از سال شمسی کشورهای عربی، بین ایلویل و تشرین ثانی، مطابق با اکتبر
تشرین ثانی: ماه یازدهم از سال شمسی کشورهای عربی، بین تشرین اول و کانون اول، مطابق با نوامبر
صرف کردن فعل، مشتق ساختن کلمه ای از کلمۀ دیگر، علم صرف و اشتقاق کلمات، برگردانیدن، تغییر دادن
گشودن و آشکار ساختن چیزی، بیان کردن و شرح دادن مطلب، شرحه شرحه کردن، قطعه قطعه کردن، از هم جدا کردن، در پزشکی علمی که دربارۀ ساختمان بدن و چگونگی اعضا و ارتباط آن ها با هم بحث می کند، کالبدشناسی، در پزشکی کالبدشکافی، کالبدگشایی
روشن ساختن، نور انداختن، زیباروی شدن، به سوی مشرق توجه کردن، خشکانیدن گوشت در آفتاب، سه روز بعد از عید قربان که در قدیم عرب ها گوشت های قربانی را خشک می کردند
شراک بستن نعلین، بستن بند نعلین
((تَ))
فرهنگ فارسی معین
روشن کردن، به سوی مشرق توجه کردن، نهادن پاره های گوشت در آفتاب تا خشک شود. ایام، سه روز پس از عید قربان که در آن، در قدیم گوشت های قربانی را خشک می کردند