خورانیدن، در مال کسی تصرف نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مشک جدید را گل اندود کردن تا خوش بوی گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
خورانیدن، در مال کسی تصرف نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مشک جدید را گل اندود کردن تا خوش بوی گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
تازی گرداندن واژه پارسی یا واژه جز تازی را تازی کردن، به تازی برگرداندن، پاک کردن سخن: از لغزش بعربی ترجمه کردن بتازی گردانیدن، کلمه ای غیر عربی را بصورت عربی در آوردن، بی غلط و فصیح بیان کردن،جمع تعریبات
تازی گرداندن واژه پارسی یا واژه جز تازی را تازی کردن، به تازی برگرداندن، پاک کردن سخن: از لغزش بعربی ترجمه کردن بتازی گردانیدن، کلمه ای غیر عربی را بصورت عربی در آوردن، بی غلط و فصیح بیان کردن،جمع تعریبات
تازی از لاتین ماه های رومی: تشرین یکم و تشرین دویم میان ماه های ایلول و کانون یکم دو ماه از ماههای مشهور به (شهور رومی) : تشرین اول و تشرین دوم که بین ایلول و کانون اول واقع اند
تازی از لاتین ماه های رومی: تشرین یکم و تشرین دویم میان ماه های ایلول و کانون یکم دو ماه از ماههای مشهور به (شهور رومی) : تشرین اول و تشرین دوم که بین ایلول و کانون اول واقع اند