چشم داشتن بهره خود را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چشم داشتن هر یک بهرۀ خود را. (از متن اللغه). تشازب قوم بر آب و جز آن، انتظار داشتن هرکس بهرۀ خود را. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
چشم داشتن بهره خود را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). چشم داشتن هر یک بهرۀ خود را. (از متن اللغه). تشازب قوم بر آب و جز آن، انتظار داشتن هرکس بهرۀ خود را. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
چشم دارندۀ حصۀ خود. یقال: هم متشازبون، ای لکل واحد حظ ینتظره. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آن که چشم دارد بهرۀ خود را. (آنندراج). کسی که انتظار می کشدو یا می گیرد برای خود هر آنچه بتواند اندوخته کند. ج، متشازبون. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشازب شود
چشم دارندۀ حصۀ خود. یقال: هم متشازبون، ای لکل واحد حظ ینتظره. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آن که چشم دارد بهرۀ خود را. (آنندراج). کسی که انتظار می کشدو یا می گیرد برای خود هر آنچه بتواند اندوخته کند. ج، متشازبون. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشازب شود
همدیگر نظر کردن به دنبال چشم. (منتهی الارب) (آنندراج). همدیگر را بدنبال چشم نظر کردن (ناظم الاطباء). یکدیگر را بانظر عداوت و بغض نگریستن. (از متن اللغه). یکدیگر رابا گوشۀ چشم نگریستن. (از اقرب الموارد). یکدیگر با گوشۀ چشم با اعراض و غضب نگریستن. (از المنجد)
همدیگر نظر کردن به دنبال چشم. (منتهی الارب) (آنندراج). همدیگر را بدنبال چشم نظر کردن (ناظم الاطباء). یکدیگر را بانظر عداوت و بغض نگریستن. (از متن اللغه). یکدیگر رابا گوشۀ چشم نگریستن. (از اقرب الموارد). یکدیگر با گوشۀ چشم با اعراض و غضب نگریستن. (از المنجد)