جدول جو
جدول جو

معنی تسهیلات - جستجوی لغت در جدول جو

تسهیلات
آسانکردها جمع تسهیل
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
فرهنگ لغت هوشیار
تسهیلات
یاری ها، آساینده ها
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
فرهنگ واژه فارسی سره
تسهیلات
مرافقٌ
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به عربی
تسهیلات
Amenity, Facility
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تسهیلات
commodité, installation
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تسهیلات
comodidad, instalación
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تسهیلات
удобство , объект
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به روسی
تسهیلات
Annehmlichkeit, Einrichtung
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به آلمانی
تسهیلات
зручність , об'єкт
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تسهیلات
udogodnienie, obiekt
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به لهستانی
تسهیلات
便利设施 , 设施
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به چینی
تسهیلات
amenidade, instalação
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تسهیلات
comodità, struttura
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تسهیلات
สิ่งอำนวยความสะดวก , สิ่งอำนวยความสะดวก
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به تایلندی
تسهیلات
fasilitas
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تسهیلات
سہولت , سہولت
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به اردو
تسهیلات
সুবিধা , সুবিধা
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به بنگالی
تسهیلات
huduma, kifaa
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تسهیلات
imkan, tesis
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تسهیلات
편의시설 , 시설
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به کره ای
تسهیلات
voorziening, faciliteit
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به هلندی
تسهیلات
שירותים , מתקנים
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به عبری
تسهیلات
सुविधा
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به هندی
تسهیلات
快適設備 , 施設
تصویری از تسهیلات
تصویر تسهیلات
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ سْ)
جمع واژۀ تسویل. مأخوذ از تازی، فریب و اغوا. (ناظم الاطباء).
- تسویلات شیطانی، فریب و مکر و اغوای شیطان. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسویل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تحلیلات
تصویر تحلیلات
جمع تحلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحمیلات
تصویر تحمیلات
پیغام ها سر بارها سربار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحویلات
تصویر تحویلات
جمع تحویل انقلابات، تغییرات، تبدیلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمهیلات
تصویر تمهیلات
جمع تمهیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسویلات
تصویر تسویلات
جمع تسویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسهیمات
تصویر تسهیمات
جمع تسهیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسجیلات
تصویر تسجیلات
جمع تسجیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجهیزات
تصویر تجهیزات
آمادگی ها، آگاهی ها، ساز و برگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحصیلات
تصویر تحصیلات
آموزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تشکیلات
تصویر تشکیلات
سازوبرگ
فرهنگ واژه فارسی سره