جدول جو
جدول جو

معنی تست - جستجوی لغت در جدول جو

تست
آزمایش
تصویری از تست
تصویر تست
فرهنگ واژه فارسی سره
تست
کلمه ای است انگلیسی که در زبان فارسی متداول شده و بمعنی امتحان و آزمایش است و در مورد استعدادهای طبیعی و اکتسابی افراد بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
تست
((تِ))
نوع خاصی از آزمایش که بنای آن بر طرح پرسش های کوتاه و جواب های مختلف است، مجموعه پرسش های چند گزینه ای (واژه فرهنگستان)، آزمایش، آزمون
فرهنگ فارسی معین
تست
((تُ))
برشته
تصویری از تست
تصویر تست
فرهنگ فارسی معین
تست
آزمایش، امتحان، محک، پرسش ها یا تمرین هایی که برای آزمایش هوش و استعداد و میزان اطلاعات یک فرد یا یک دسته طرح شود
تصویری از تست
تصویر تست
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تستر
تصویر تستر
((تَ سَ تُّ))
پوشیده گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تستر
تصویر تستر
((تُ تِ))
دستگاهی که با آن نان را گرم یا برشته کنند، برشته کن (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تستیرات
تصویر تستیرات
جمع تستیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تستیر
تصویر تستیر
در پرده داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تستری
تصویر تستری
پارسی تازی گشته شوشتری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسترغیده
تصویر تسترغیده
در هم فشرده ترنجیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تست کردن
تصویر تست کردن
آزمایش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تستیر
تصویر تستیر
((تَ))
پوشانیدن، در پرده داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسترغیده
تصویر تسترغیده
((تُ تُ دَ یا دِ))
درهم فشرده، ترنجیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تست نشده
تصویر تست نشده
Untested
دیکشنری فارسی به انگلیسی
не протестированный
دیکشنری فارسی به روسی
ยังไม่ได้ทดสอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
غير مختبرٍ
دیکشنری فارسی به عربی
अप्रयुक्त
دیکشنری فارسی به هندی
অপরীক্ষিত
دیکشنری فارسی به بنگالی