- تزیم
- آگندگی آکندگی، پراکندگی، پیوستن از واژگان دو پهلو
معنی تزیم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آوای شیر، کف چون کف شیر، سیاب (حباب)
کسی که باو تهمت زده شده
مرد دانا و هوشیار در کار
چرکن، آکناک
خیمه زدن
زینت یافتن
زدو دیدن، پراکنیدن
خود آرایی در زنان
فزونی نرخ، سخن ساختن، بیش گویی بسیار گویی پر چانگی
پنهانداشت کار
متردد بودن میان دو چیز
بیوه شدن، زمانی بگذرد و ازدواج نکرده باشد فرصت، زمان، وقت
عاجز گشتن از چیزی
آراسته شدن، زینت یافتن
دشمن نیرومند
دسته تره
تندر غرنده، اسپ شیهه کش، باران دمریز
بنده خود کردن و رام گردانیدن یک دسته ورزشکار در یک رشته از ورزشی
کاروان سرا، بنایی شامل چند دکان یا حجره که بازرگانان در آنجا داد و ستد می کنند، بازار، برای مثال امیدهاست که از یال او ادیم برند / هزار کفشگر اندر میان رستۀ تیم (سوزنی - لغتنامه - تیم)
گروهی بازیکن که با یکدیگر در مقابل یک گروه ورزشی دیگر بازی می کنند یا مسابقه می دهند مثلاً تیم فوتبال، گروهی مرکّب از دو نفر یا بیشتر که برای یک هدف مشخص تلاش می کنند مثلاً تیم پزشکی
اندوه، دلتنگی، غم خواری
گروهی بازیکن که با یکدیگر در مقابل یک گروه ورزشی دیگر بازی می کنند یا مسابقه می دهند مثلاً تیم فوتبال، گروهی مرکّب از دو نفر یا بیشتر که برای یک هدف مشخص تلاش می کنند مثلاً تیم پزشکی
اندوه، دلتنگی، غم خواری
اندوه، دلتنگی
کاروانسرای بزرگ
یک دسته ورزشکار از یک رشته ورزشی