- تزمت
- آهسته شدن و وقار
معنی تزمت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انگ، بدنامی
آراسته شدن عروس
در جامه پیچیده شدن
گمان بد کردن
بدگمانی، گمان بد، افترا، آنچه کسی به آن متهم شود
Aspersions, Defamation, Denigration, Slander
клевета
Verleumdungen, Verleumdung, Denigrierung
наклепи , наклеп
oszczerstwa, zniesławienie, oszczerstwo
诽谤 , 毁谤
calúnias, difamação, denigração, calúnia
calunnie, diffamazione, denigrazione, calunnia
calumnias, difamación, denigración, calumnia
calomnies, diffamation, dénigrement, calomnie
laster, smaad
การใส่ร้าย , การใส่ร้าย , การหมิ่นประมาท , การหมิ่นประมาท
fitnah, pencemaran nama
تهمةٌ , افتراءٌ , تشويهٌ , افتراءٌ
आरोप , मानहानि , बदनाम करना , अपवाद
השמצות , הוצאת דיבה , הכפשה , הַשׁמָצָה
iftiralar, iftira, karalama
tuhuma, kuuza sifa mbaya, kashfa
অপবাদ , অপমান , অপবাদ
بہتان , بدنامی , بہتان
زغن از پرندگان خبه کردن
به پایان رسید پایان یافت پایان (فعل) بپایان رسید تمام شد (در آخر کتابها و رساله ها نوشته شود)، یا از بای بسم الله تاتای تمت