جدول جو
جدول جو

معنی تزغیب - جستجوی لغت در جدول جو

تزغیب(اِ)
باکنده مویه ’؟’ شدن. (تاج المصادر بیهقی). موی ریزۀ زرد برآوردن چوزه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). موهای زرد برآوردن جوجه. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
راغب کردن، به رغبت آوردن، خواهان کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ زِ)
در آواز درآوردن مکاء را و آن مرغی است خوش آواز. (منتهی الارب) (ازناظم الاطباء). در آواز درآوردن مکاء و آن پرنده ای است. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
قریب به فروشدن گردیدن آفتاب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). میل کردن و نزدیک شدن آفتاب به غروب. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغه) ، با کف شدن دهن. (تاج المصادربیهقی). کف بر دهن آوردن. (زوزنی) : تکلم فلان حتی زبب شدقاه ، یعنی کفک برآورد دو کنج دهن او. (منتهی الارب) (آنندراج). خارج شدن کف از دو گوشۀ دهان مرد ازپرحرفی. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغه) ، مویز شدن و مویز کردن. (تاج المصادر بیهقی). مویز شدن انگور. (زوزنی). مویز گردانیدن انگور را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از متن اللغه) (ناظم الاطباء). خشک و مویز گردانیدن انگور. (از المنجد). مویز گردانیدن انگور و انجیر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
شغب کردن. (تاج المصادر بیهقی). برانگیختن فتنه و بدی و تباهی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ وُ)
سخت مانده گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تحامل بر دابه تاآنجا که مانده گردد. (از اقرب الموارد) ، سست و مانده یافتن دابه را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
راغب گردانیدن و رغبت نمودن. (تاج المصادر بیهقی). رغبت نمودن. (زوزنی). خواهانی نمودن. (دهار). راغب کردن کسی را و خواهان گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در رغبت و خواهش انداختن کسی را. (آنندراج). برانگیختگی و تحریض و تحریک و اغوا. (ناظم الاطباء) ، اعطای چیزی به کسی که خواهان آن است. (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تزبیب
تصویر تزبیب
خشک شدن انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
رغبت نمودن، راغب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
((تَ))
به رغبت آوردن، خواهان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
برانگیختن، انگیزش
فرهنگ واژه فارسی سره
انگیزش، تحریض، تحریک، تشجیع، تشویق، تحریص، راغب ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
الإقناع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
Inducement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
incitation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
incentivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
প্রণোদনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
побуждение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
Anreiz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
спонукання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
zachęta
دیکشنری فارسی به لهستانی
ترغیب، انگیزه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
ترغیب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
teşvik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
motisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
incentivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
유인책
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
誘因
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
תַּמְרִיץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
प्रलोभन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
dorongan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
诱因
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
aansporing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
incentivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
การชักจูง
دیکشنری فارسی به تایلندی