جدول جو
جدول جو

معنی تزحلف - جستجوی لغت در جدول جو

تزحلف
(اِ دِ)
غلطیدن و دور شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به تزحلق شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ زَ لِ)
غلطنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). غلطیده. (ناظم الاطباء) ، دورشونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دورشده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تزحلف شود، گوشه نشین. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
غلطیدن (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تزحلق. (اقرب الموارد). رجوع به تزحلق و تزحلف شود
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
غلطیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تزحلف. (المنجد). رجوع به تزحلف و تزحلک شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
یکسو گردیدن و دور شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دور شدن و عقب ماندن. (از متن اللغه). دور شدن. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
دور شدن از جای (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اِ دِ)
رفتن. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد) (از المنجد). به تکلف رفتن بسوی کسی یا عام است. (منتهی الارب). به تکلف رفتن بسوی کسی. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، با سرین خرامیدن کودک بر زمین پیش از آنکه راه رود. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
فراپیش شدن. (تاج المصادر بیهقی). پیش درآمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تقدم. (اقرب الموارد) (متن اللغه) (المنجد) ، تقرب. (متن اللغه) (اقرب الموارد) (المنجد) ، متفرق شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تزلف
تصویر تزلف
پیش در آمدن، پراکنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار