- تزبره
- خط و کتابت
معنی تزبره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کیسه ای که کاه یا جز آن در آن گذارند و بر ستور آویزند
آرامی تازی گشته گشینز از گیاهان گشنیز
((رِ))
فرهنگ فارسی معین
کیسه ای که مسافران و شکارچیان ابزار کار و خوراک خود را در آن گذارند، کیسه ای بنددار که در آن کاه و جو ریزند و به گردن چارپایان بندند تا از آن بخورند
کیسۀ بزرگ، کیسه ای که شکارچی یا مسافر ابزار کار یا توشۀ خود را در آن می گذارد، کیسۀ بنددار که در آن کاه و جو می ریزند و به سر اسب یا الاغ می بندند
دبیره (خط کتابت) دوش، پاره آهن، سندان، پتک
لرزیدن از خشم
کیسه برزگ، کیسه ای که مسافران و شکارچیان لوازم کار و توشه خود را در آن گذارند، کیسه ای که دارای بند است و در آن کاه و جو ریزند و بگردن چارپایان بندند تا از آن بخورند
هر چیز زبر و درشت
Huskiness
шероховатость
Rauheit
шорсткість
szorstkość
aspereza
ruvidezza
aspereza
rugosité
ruwheid
खुरदुरापन
kekasaran
خشونةٌ
pürüzlülük
ukali
ความหยาบ
খসখসে
خشونت