جدول جو
جدول جو

معنی تریچی - جستجوی لغت در جدول جو

تریچی
(تَ)
ده کوچکی است از دهستان میان آب در بلوک البروایه بخش مرکزی شهرستان اهواز و 30 هزارگزی شمال اهواز به اندیمشک واقع است و 50 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ رَ)
به ترکی، کشاورز. (مؤید الفضلاء). کشاورز. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
منسوب به ترید عمرو بن محمد (در همه نسخ قاموس چنین است). وی شاعر بود و آنچه بیشتر به گمان من رسد وی تزیدی است منسوب به شهری در یمن که در آنجا پارچه های راه راه می بافند. و شاعر منسوب به ترید عمرو بن مالک گوینده این شعر است:
و لیلتها بآمد لم ننمها
کلیلتنا بمیافارقینا.
(از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(تُ چِ)
دانشمند معروف ایتالیایی که مخترع بارومتر است. تولدش در شهر فائینزادر سال 1017 و وفاتش 1057. هجری قمری (از ناظم الاطباء). فیزیکدان ایتالیایی و یکی از شاگردان گالیله بود که به سال 1608 میلادی در فائن زا متولد شد و در سال 1643 میلادی موفق به اختراع بارومتر گردید و اندازه گیری فشار جو را بدست آورد. و در سال 1647م. در جوانی درگذشت. و رجوع به بارومترشود
لغت نامه دهخدا
عبدالله بن عبدالرحمن بن ابی عبیدالتریمی الحضرمی الیمنی. در سال 613 میلادی درگذشت. اوراست کتاب الاکمال. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ص 459)
لغت نامه دهخدا
(تُ رَیْ)
منسوب است به تریک که مصغر ترک میباشد. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
سرمای سخت. (برهان قاطع) (آنندراج). سرماو غرنیچی به اضافۀ نون نیز آمده. (فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(تْ نُ پُ)
امروز آنرا تیروچیراپالی نامند. شهری است به جنوب هندوستان و ولایت دکن، در ایالت مدرس واقعاست و 250000 تن سکنه و کار خانه بافندگی و توتون سازی دارد. صاحب قاموس الاعلام ترکی در ذیل تریچیناپالی آرد: شهری است که در خطۀ کرنت و ادارۀ مدرس هندوستان و ساحل راست رودکاوری و 150 هزارگزی مغرب تانجاور قرار دارد زمانی یکی ازراجه نشین های مستقل هند بود و دارای بتخانه ای است
لغت نامه دهخدا
((تِ رِ))
کامیونی با کفه بارگیر طویل و مجزا که به پشت آن بسته می شود جهت حمل بارهای حجیم و سنگین، وسیله باربری چرخ داری که آن را به پشت ماشین یا تراکتور می بندند و می کشند
فرهنگ فارسی معین