جدول جو
جدول جو

معنی تریر - جستجوی لغت در جدول جو

تریر(تَ)
ترساننده را گویند. به عربی نذیر خوانندبا نون و دال نقطه دار. (برهان). ترساننده که به تازی نذیر گویند. (ناظم الاطباء). خود کلمه هم مصحف نذیراست. (حاشیۀ برهان چ معین). و رجوع به نذیر شود
لغت نامه دهخدا
تریر(تْ یِ)
ترو. شهری است در آلمان، بر کنار رود موزل که 81700 تن سکنه دارد. در این شهر آثاری از ساختمانهای مخروب دورۀتسلط روم متعلق به قرن اول و کلیسای بزرگی متعلق به قرن 14- 11 میلادی وجود دارد. این شهر در قرون وسطا مرکز یک مطران انتخابی بوده است. و رجوع به ترو شود
لغت نامه دهخدا
تریر
از توابع کوهستان غرب چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تریلر
تصویر تریلر
تریلر (Thriller) به عنوان یک ژانر ادبی و هنری معمولاً به اثرهایی اشاره دارد که بر اساس تنش، ترس، و هیجان ساخته شده اند و مخاطب را به وضعیت ها و رویدادهای پیچیده و تنش آمیز توجه می کنند. این ژانر به طور گسترده ای در فیلم، ادبیات، تلویزیون، و موسیقی وجود دارد و خصوصیات خاصی را در خود جای داده است:
1. تنش و هیجان : داستان های thriller بیشتر بر تولید تنش و هیجان در مخاطب تمرکز دارند. این هیجان معمولاً از طریق رویدادهای ناگهانی، خطرات غیرمنتظره، و تهدیدهای جدید ایجاد می شود که شخصیت های داستان را به چالش می کشند.
2. پیچیدگی داستان : داستان های thriller معمولاً دارای پیچیدگی و تاریکی زیادی هستند. اغلب شخصیت ها با معضلات اخلاقی، تصمیم های دشوار، و شرایط غم انگیز روبرو می شوند.
3. شخصیت پردازی عمیق : شخصیت های داستان thriller معمولاً دارای زندگی نامه های پیچیده و ابهاماتی هستند. اغلب آن ها با داشتن نقاط ضعف و قوت، واکنش های غیرمنتظره نشان می دهند که مخاطب را به تامل در مورد رفتار آن ها ترغیب می کند.
4. معمایی و ناگفته ها : thriller ها معمولاً شامل المان هایی از ناگفته ها و رازهای پنهان هستند که مخاطب را به فکر و تحلیل دربارهٔ داستان و اتفاقات آن تشویق می کنند.
5. موسیقی و نورپردازی : در فیلم ها، موسیقی و نورپردازی در تقویت احساسات ترس و هیجان مخاطب نقش بسزایی دارند و به وضوح جو مخوف و تنش آمیز داستان را ایجاد می کنند.
مثال هایی از فیلم های thriller شامل `ششمین حس`، `سایه های خشم`، `رمز و راز آبی` و `شب های سینما` هستند که هرکدام به طرز متفاوتی از عناصر مذکور استفاده می کنند تا تجربه ی هیجانی و ترسناک برای مخاطب ایجاد کنند.
هر فیلم پر ماجرا و هیجان انگیزی که در تماشاگر حس تعلیق ایجاد کند، برای مثال فیلم های جنایی، جاسوسی و ماجراجویانه
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از تریز
تصویر تریز
دامن لباس، دامن قبا، گوشۀ دامن قبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
برگزیدن، انتخاب کردن
فرهنگ فارسی عمید
(بِ)
قلعه ای در حوالی مرسیۀ اندلس. (از معجم البلدان). ناظم الاطباء آن را قلعه ای از مضافات مرمیه دانسته است
لغت نامه دهخدا
تصویری از تریت
تصویر تریت
نان خورد کرده در آبگوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترزیر
تصویر ترزیر
کارکرد آسان کار به دلخواه، پرداز (صیقل صیقل زدن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجریر
تصویر تجریر
نیک کشیدن بسیار کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیر
تصویر تبیر
دهل و نقاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجیر
تصویر تجیر
نام طایفه ای از قبیله کنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تثریر
تصویر تثریر
تر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایر
تصویر تایر
لاستیک رویی چرخ اتومبیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغریر
تصویر تغریر
در خطر وهلاکت افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصیر
تصویر تصیر
باب مانی همانند پدر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسیر
تصویر تسیر
گشت گشت وگذار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسریر
تصویر تسریر
شادمان کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریر
تصویر تشریر
خشکاندن به آفتاب، به نام کردن سرشناس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخیر
تصویر تخیر
بر گزیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، مرغوله مرغولش زبانزد خنیا مرغوله شود صدا زتحریراتش - زان رو ره گوش پیچ پیچ افتاده است (ظهوری) پیچیدگی آواز نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، سره کدرن پاکیزه کردن تهذیب (کتب پیشینیان)، نقش خط برکشیدن،جمع تحریرات، غلت دادن آواز، پیچیدگی در آواز کشش، غلت آواز، از حشو و زواید پیراسته مهذب (کتب پیشینیان) : (کتاب... تحریر نصیر الدین طوسی است) یاتحریر رقبه. آزاد کردن بنده. یا ماشین تحری. ماشینی که برای نوشتن بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترور
تصویر ترور
بریده شدن و بریدن چیزی را، ساقط شدن دست، هراس و ترس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریب
تصویر تریب
خاکنشین، درویش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریج
تصویر تریج
باد تند، شدید الاعصاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترید
تصویر ترید
ریزه کردن نان در دوغ شیر آب گوشت و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
دو مثلث که از دو طرف دامن جامه بر آورند شاخ جامه و قبا، بال و پر مرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریص
تصویر تریص
محکم و استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریع
تصویر تریع
درنگ کردن و توقیف نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریک
تصویر تریک
خشکه خوشه خوشه ای که دانه های آن را کنده یا خورده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریم
تصویر تریم
چرکن، آکناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترین
تصویر ترین
علامت صفت تفضیلی که در آخر بعضی کلمات در میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریو
تصویر تریو
پارچه سفید و نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحیر
تصویر تحیر
سرگشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریر
تصویر تحریر
نگارش، نوشتن
فرهنگ واژه فارسی سره