جدول جو
جدول جو

معنی تروتسکی - جستجوی لغت در جدول جو

تروتسکی(تْ رُ)
لیبا برونستن که لوداویدوویچ هم گفته اند. انقلابی روسی که بسال 1879 میلادی در ایانوکا متولد شد و بسال 1940 میلادی درمکزیک بوسیلۀ تروریست های روسی کشته شد. وی از همکاران لنین بود و در جنگهای داخلی (1918- 1925 میلادی) ریاست کمیساریای جنگ روسیه را داشت و از پایه گذاران ارتش سرخ بشمار می آید و به امر استالین در سال 1929 م. تبعید گردید تروتسکی واضع تئوری انقلاب مسلسل بود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توتکی
تصویر توتکی
گنجینه، مخزن، خزانه، در دورۀ سامانیان، واحد شمارش پول، درم، برای مثال به ابر رحمت ماند همیشه کفّ امیر / چگونه ابر کجا توتکیش باران است (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۳)
فرهنگ فارسی عمید
(تُ شَ)
رجوع به روتوشکی شود
لغت نامه دهخدا
(تو تِ)
دهی از دهستان عربخانه است که در بخش شوسف شهرستان بیرجند واقع است و 265 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(تو تَ)
درمی بوده است از پیش چون کژکی و فنجی. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 527). یک قسم درمی که در قدیم رایج بوده و توبکی نیز گویند. (ناظم الاطباء). قسمی زر مسکوک. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
به ابر رحمت ماند همیشه کف ّامیر
چگونه ابرکجا توتکیش باران است.
عماره.
رجوع به توبکی شود
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دهی است از دهستان بالا ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه که در 22 هزارگزی شمال شوسۀ مشهد به تربت حیدریه واقع است دامنه ای معتدل و 64 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غله و میوه و بنشن و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه ماشین رو دارد. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از توتکی
تصویر توتکی
درمی بوده در عهد سامانیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
دميّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
Dollish
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
de poupée
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تیزی تبر، لبه ی برنده ی تبر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
de boneca
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
পুতুলের মতো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
кукольный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
puppenhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
ляльковий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
lalkowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
گڑیا جیسا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
wa dolli
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
คล้ายตุ๊กตา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
de muñeca
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
bebek gibi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
人形のような
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
בובותי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
인형 같은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
seperti boneka
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
गुड़िया जैसा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
poppenachtig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
da bambola
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عروسکی
تصویر عروسکی
玩偶似的
دیکشنری فارسی به چینی