حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چرند، یاوه، ژاژ، ژاژه، چرند و پرند، دری وری، جفنگ، چرت، شرّ و ور، کلپتره، چرت و پرت، فلاده، بسباس
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چَرَند، یاوِه، ژاژ، ژاژه، چَرَند و پَرَند، دَری وَری، جَفَنگ، چِرت، شِرّ و وِر، کَلپَترِه، چِرت و پِرت، فَلادِه، بَسباس
ترساننده. (آنندراج). ترساننده و وعده بد کننده. (ناظم الاطباء) ، پرستش کننده. (آنندراج). کسی که پرستش می نماید و تقدیس می کند خدای تعالی را. (ناظم الاطباء). و رجوع به ترهب شود
ترساننده. (آنندراج). ترساننده و وعده بد کننده. (ناظم الاطباء) ، پرستش کننده. (آنندراج). کسی که پرستش می نماید و تقدیس می کند خدای تعالی را. (ناظم الاطباء). و رجوع به ترهب شود
به روش رهبله رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به روش رهبله رفتن. و رهبله نوعی از رفتاراست. (آنندراج) (از اقرب الموارد). به روش رهبله رفتن و آن نوعی رفتار است مانند هروله. (از المنجد)
به روش رهبله رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به روش رهبله رفتن. و رهبله نوعی از رفتاراست. (آنندراج) (از اقرب الموارد). به روش رهبله رفتن و آن نوعی رفتار است مانند هروله. (از المنجد)
رهبانیت گرفتن: الا ان یذکرعن عباد بنی اسرائیل ماحملوا علی انفسهم من التشدید او عن عیسی علیه السلام و اصحابه مایقتضیه الترهبن. (صفهالصفوۀ ابن جوزی). رجوع به ترهب و رهبانیه شود
رهبانیت گرفتن: الا ان یذکرعن عباد بنی اسرائیل ماحملوا علی انفسهم من التشدید او عن عیسی علیه السلام و اصحابه مایقتضیه الترهبن. (صفهالصفوۀ ابن جوزی). رجوع به ترهب و رهبانیه شود