- ترنیغ
- سر جنباندن
معنی ترنیغ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی گشته ترانه ترانه خواندن، شاداندن، پیچ دادن آوا
ترانه خواندن، تاو آوایی پیچ و تاب دادن به آوا هنگام خواندن
تار کرد تیره کردن، پالودن از واژگان دو پهلو، سستکاری، شوریده رایی، چشم دوختن، جالیگون از گیاهان جالیگون
بیهوش شدن
بیهوش کردن، مست گرداندن می نوشاندن
فراخ گردانیدن
چشم دوزی چشم ناگیری