جدول جو
جدول جو

معنی ترنهادگی - جستجوی لغت در جدول جو

ترنهادگی
(تَ نِ / نَ دَ / دِ)
خیساندگی: لخاء، ترنهادگی نان. (منتهی الارب). بلت و نقوع آغشتگی در آب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ رُ دَ / دِ)
اسم مصدر از ترنجیدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سخت درهم کشیدگی و فشرده شدگی. (ناظم الاطباء). مرحوم دهخدا آرد: این کلمه را صاحب ذخیرۀ خوارزمشاهی همه جا با طاء مؤلف نویسد: و تمددرا بپارسی طرنجیدگی گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) ، درشت گشتگی و دارای چین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ نِ / نَ دَ / دِ)
خیسیده شده و مرطوب شده و آغشته شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تر نهادگی
تصویر تر نهادگی
خیساندگی، تر نهادگی نان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهادگی
تصویر نهادگی
عمل نهان، لباسی که در روزهای عید و مهمانی و ملاقت بزرگان پوشند
فرهنگ لغت هوشیار