جدول جو
جدول جو

معنی ترنشن - جستجوی لغت در جدول جو

ترنشن
(تْ رُ شَ)
ژان روبرت مستشار حقوقی سویسی که بسال 1710 میلادی در ژنو متولد شد و بعضویت مجمع بزرگ مشاوران قضایی سویس در آمد و نامه هایی در مخالفت با عقایدژان ژاک روسو نوشت و دانشمند یاد شده در ضمن نامه هایی به وی پاسخ داد. ترونشن در سال 1781 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تْ رُ شِ)
حقوقدان فرانسوی که بسال 1726م. در پاریس متولد شد و در محاکمه لویی شانزدهم پادشاه فرانسه در مقابل کنوانسیون وکالت و دفاع او را بعهده گرفت. و پس از چندی در تدوین قوانین مدنی فرانسه وظیفۀ مهمی برعهده داشت و بسال 1806 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا
دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل گل دکمه آورده است. و سعیدنفیسی در فرهنگ فرانسه بفارسی در ذیل ’بلوئه’ آورد: گل دگمه (طهران) بوته نان روغنی (خراسان) حسن بک اودی (خرقان) ترنشان، ترنجان. - انتهی. گیاهی است با گلهای آبی در میان کشتزارهااز خانوادۀ کمپوزاسه
لغت نامه دهخدا
(رِ تِ)
یکی از شهرهای صنعتی ممالک متحده امریکای شمالی و مرکز نیوجرسی است. که بر کنار رود دلاوار واقع است و 128000 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
(اِ حِ)
به بانگ آوردن. (تاج المصادر بیهقی). به جرست آوردن کمان و جز آن. (زوزنی). به بانگ آوردن چیزی را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رُ تْ)
بلوکی است در حومه شهر گرنوبل در ایالت ایزر فرانسه که 8300 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا