متفرق و پراکنده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، اصلاح کردن چیزی. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، تعرق. (اقرب الموارد) جدا کردن گوشت را از استخوان. (از المنجد)
متفرق و پراکنده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، اصلاح کردن چیزی. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، تعرق. (اقرب الموارد) جدا کردن گوشت را از استخوان. (از المنجد)