جدول جو
جدول جو

معنی ترضیه - جستجوی لغت در جدول جو

ترضیه
راضی کردن، خشنود کردن
تصویری از ترضیه
تصویر ترضیه
فرهنگ فارسی عمید
ترضیه
(کَ)
خشنود کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (مجمل اللغه) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خشنودی و طلب رضا و خشنودی و معذرت. (از ناظم الاطباء).
- ترضیۀ خاطر، خشنودی خاطر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ترضیه
راضی کردن
تصویری از ترضیه
تصویر ترضیه
فرهنگ لغت هوشیار
ترضیه
((تَ یِ))
راضی کردن
تصویری از ترضیه
تصویر ترضیه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرضیه
تصویر مرضیه
(دخترانه)
پسندیده، مرضی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ترویه
تصویر ترویه
سیراب کردن، آب برای سفر برداشتن، در کاری تفکر و اندیشه کردن، روز هشتم ماه ذی حجّه که حج آغاز می شود و حجاج از مکه به عرفات می روند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
حدس و گمان، نظریه ای دربارۀ یک موضوع علمی متکی بر شواهد و استدلال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرضیه
تصویر مرضیه
مرضی، چیزی که مورد پسند و خشنودی واقع شده باشد، پسندیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترفیه
تصویر ترفیه
در رفاه و آسایش قرار دادن، آسوده و تن آسان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعضیه
تصویر تعضیه
عضو عضو کردن و پراکنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرضیه
تصویر مرضیه
پسندیده، مورد رضایت، مطبوع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
واجب، گمان و حدس و قیاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقضیه
تصویر تقضیه
تمام برآوردن حاجت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفیه
تصویر ترفیه
رفاهیت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترویه
تصویر ترویه
روز هشتم ازماه دی الحجه، سیرآب کردن، تفکر در کاری
فرهنگ لغت هوشیار
استخوان سینه جناغ پروردن پروراندن، آداب و اخلاق را بکسی آموختن، پرورش یا تربیت بدنی. پرورش بدن بوسیله انواع ورزش. یا تعلیم و تربیت. آموزش و پرورش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترثیه
تصویر ترثیه
موییدن گریستن بر مرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیه
تصویر ترجیه
امید داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
رویدادهای زمینی مونث ارضی یا حوادث ارضیه. حادثه ها و رویدادهای زمینی پیشامدهایی که در روی زمین صورت میگیرد. یا نفس ارضیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترنیه
تصویر ترنیه
پارسی تازی گشته ترانه ترانه خواندن، شاداندن، پیچ دادن آوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
((فَ یِّ))
حدس، گمان، حدس و گمان درباره یک موضوع علمی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترفیه
تصویر ترفیه
((تَ))
آسایش دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترویه
تصویر ترویه
((تَ یِ))
سیراب کردن، آب برای سفر برداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
انگاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
Assumption, Hypothesis, Supposition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
supposition, hypothèse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
suposição, hipótese
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
предположение , гипотеза
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
Annahme, Hypothese
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
założenie, hipoteza, przypuszczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
припущення , гіпотеза
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
suposición, hipótesis
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
supposizione, ipotesi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
aanname, hypothese, veronderstelling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فرضیه
تصویر فرضیه
धारणा , परिकल्पना , अनुमान
دیکشنری فارسی به هندی