جدول جو
جدول جو

معنی ترسایان - جستجوی لغت در جدول جو

ترسایان
(تَ)
جمع واژۀ ترسا. مسیحیان. پیروان دین مسیح: یکی گروه آنند که گویند صانع یکی بیشست، چون ترسایان. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 31). و دیگر صنف ترسایان اند که گویند که خداسه است و هر سه یکی است. (جامع الحکمتین ص 32). هر گروهی به پیغامبری بیستادندی چنین که ایستاده اند که ترسایان بر پنج روز ایستاده اند. (جامع الحکمتین ص 165). اهل الکتاب، جهودان و ترسایان. (ترجمان القرآن)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرپایان
تصویر سرپایان
رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند، پابرسران
عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
در حال تراییدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تراییدن شود
لغت نامه دهخدا
(تُ)
بیونانی نام گلی است لاجوردی و برگهای آن دراز می باشد و گل و شاخ و برگ آن همه تلخ است، و آن را غافت بر وزن آفت نیز گویند، و بجای بای ابجد یای حطی هم آمده است. (برهان) (آنندراج). گیاهی است که بتازی غافث گویند. (ناظم الاطباء). اغافت را گویند و رازی گوید بر سر نبات گلی است که به بنفشه ماند و از آن بزرگتر است و بمزه تلخ بود و در حرف الف گفته است. (ترجمه صیدنه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترسانیدن
تصویر ترسانیدن
بیم دادن ایجاد خوف کردن دچار ترس کردن (کسی را)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترایمان
تصویر ترایمان
نام مرض اسهال می باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تربامان
تصویر تربامان
یونانی تلخه گیا از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
تهدید، بیم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسانیدن
تصویر ترسانیدن
((تَ دَ))
بیم دادن، ایجاد حس ترس برای حذر داشتن، ترساندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
((تَ دَ))
بیم دادن، ایجاد حس ترس برای حذر داشتن، ترسانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرپایان
تصویر سرپایان
((سَ))
عمامه، دستار، کلاهخود، خود، کلاهی نرم که زیر کلاهخود بر سر می نهادند تا خود سر را آزار نکند، شمله و علاقه دستار و مغفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسانیدن
تصویر ترسانیدن
تهدید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
تخويفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
Fear, Frighten, Intimidate, Intimidation, Rattle, Scare, Startle, Terrify
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
effrayer, intimider, intimidation, secouer, terrifier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
겁주다 , 놀라게 하다 , 위협하다 , 위협 , 덜컹거리다 , 무섭게 하다 , 놀라게 하다 , 공포를 주다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
怖がらせる , 恐怖を与える , 脅迫する , 威嚇 , ガタガタする , 驚かせる , 恐怖を与える
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
ڈرا دینا , دھمکی دینا , ٹکرا دینا , ڈرا دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
korkutmak, gözdağı verme, tıngırdamak, dehşet vermek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
kutisha, vitisho, kutikisa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
ভয় দেখানো , ভয় দেখানো , ভয় দেখানো , ভয় দেখানো , ঝনঝন করা , ভয় দেখানো , চমকে দেওয়া , ভয় দেখানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
डराना , घबराना , आतंकित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
להפחיד , להבהיל , לאיים , אִיוּם , לפטפט , להפחיד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
asustar, intimidar, intimidación, sacudir, aterrorizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
menakut-nakuti, menakutkan, mengintimidasi, intimidasi, mengguncang, mengejutkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
ทำให้กลัว , ทำให้ตกใจ , ข่มขู่ , การข่มขู่ , กระทบ , ทำให้ตกใจ , ตกใจ , ทำให้ตกใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
bang maken, schrik aanjagen, intimideren, intimidatie, rammelen, terreur aanjagen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
spaventare, intimidire, intimidazione, scuotere, terrorizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
assustar, intimidar, intimidação, sacudir, aterrorizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
straszyć, przestraszyć, zastraszać, zastraszanie, grzechotać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
лякати , залякувати , залякування , дзенькати , лякати , налякати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
erschrecken, einschüchtern, Einschüchterung, ratteln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
пугать , запугивать , запугивание , дребезжать , испугать , пуга́ть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترساندن
تصویر ترساندن
害怕 , 吓 , 恐吓 , 使发出声音 , 吓到
دیکشنری فارسی به چینی