جدول جو
جدول جو

معنی ترسائی - جستجوی لغت در جدول جو

ترسائی
مسیحیت، عیسویت، نصرانیت
تصویری از ترسائی
تصویر ترسائی
فرهنگ لغت هوشیار
ترسائی
اگر کسی این خواب را بیند که دشمنی دارد، دلیل است بر وی نصرت یابد، زیرا که ترسا نصرانی است و او مشتق از نصرت است. اگر ترسائی بیند که مسلمان شد، دلیل که مسلمان شود و بمیرد. جابر مغربی
اگر دید با ترسایان صحبت داشت، دلیل که دوستدار و هواخواه او بود و اعتقادش در دین اسلام ضعیف است.
اگر مسلمانی بیند ترسا شد، دلیل که او را در راهی بدعت و گمراهی پدید آید و اعتقاد در دین مسلمانی ندارد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تریاکی
تصویر تریاکی
کسی که عادت به کشیدن یا خوردن تریاک دارد، به رنگ تریاک، قهوه ای تیره
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
رجوع به ترسائی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ)
منسوب است به ترسان که بگمان من قریه ای است از قرای حمص. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(تُ / تُ رُ)
حموضت، گستاخی و درشتی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِمْ)
یکدیگر را دیدن. (تاج المصادربیهقی) (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (آنندراج). دیدن بعض آنها مر بعض را، کذا تراءالجمعان، یعنی دچار شدند آن دو جمعیت بهم. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دیدن بعض قوم بعض دیگر را. (اقرب الموارد) (از المنجد) ، خود را در آیینه دیدن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) ، نمودار شدن چیزی و پیش آمدن کسی را از پریان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، خود را نمایاندن بکسی. (المنجد) : و لما ترأت عند مرو منیتی، یعنی هنگامی که درنزدیک مرو مرگ خود را بمن نمایاند. (از اقرب الموارد). نمودار شدن چیزی. (آنندراج) : ترائی لی، ظاهر شد تا که دیدم یا پیش آمد ببینم او را، سرخ و زرد شدن غورۀ خرما. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ظاهر شدن رنگهای غورۀ خرما. (اقرب الموارد) ، نگریستن در کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) ، در برابر یکدیگر افتادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) : داراهما چتتراءیان، ای تتقابلان. (اقرب الموارد). فی الحدیث: لاترائی ناراهما، یعنی لازم است مسلم را که همسایگی نکند با مشرک و خانه خود را از خانه مشرک دور دارد بحدی که اگر برافروزد آتش را نبیند آنرا آتش مشرک، و اصل آن تترأی ̍ است و یکی از دو ’ت’ برای تخفیف حذف شده است. (از منتهی الارب) ، مایل شدن به رأی کسی و اقتدا بدو کردن. (المنجد) ، نمودار و ظاهر شدن کیفیت کار: ترأی ̍ لی ان الامر کیت و کیت، ای ظهر لی. (المنجد) ، بزحمت هلال را نگریستن که دیده می شود یا نه. (المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نارسائی
تصویر نارسائی
بی عقلی، عدم کفایت و بلوغ عقلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترائی
تصویر ترائی
نموداری، دیدار، دیدن خود در آینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترخانی
تصویر ترخانی
ترکی بیستگانی (مستمری)، بر کشیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تریاکی
تصویر تریاکی
نارکوکی اپیونی معتاد بکشیدن یا خوردن تریاک افیونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
بیمناکی خوف انگیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترسایی
تصویر ترسایی
((تَ))
مسیحیت، مسیحی بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترسایی
تصویر ترسایی
مسیحی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
Cowardliness, Fearfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
Caginess, Creepiness, Fearsomeness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
lâcheté, frayeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
nervosité, frisson, terreur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
робость , жуткость , ужас
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
covardia, temor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دسترسی، دسترسی داشته باشید، قابلیّت دسترسی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
miedosidad, escalofríos, terror
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
cobardía, temblor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
codardia, paura, terrore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
vigliaccheria, paura
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
medosidade, arrepio, terror
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
胆怯 , 恐怖
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
Feigheit, Ängstlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
胆怯 , 害怕
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
bojaźliwość, strach, straszność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
tchórzostwo, bojaźliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
боязкість , жахливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
боягузтво , боязкість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترسناکی
تصویر ترسناکی
Nervosität, Unheimlichkeit, Entsetzlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترسویی
تصویر ترسویی
трусость , боязливость
دیکشنری فارسی به روسی