جدول جو
جدول جو

معنی تردی - جستجوی لغت در جدول جو

تردی
(تَ)
تیره ای از طایفۀ عالی و جمالی هفت لنگ. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
تردی
(اِ تِ)
از جای درافتادن و یا در چاهی افتادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). درافتادن درچاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (المنجد). از جایی درافتادن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). از جای بلند افتادن. (آنندراج). به گودی درافتادن. (از اقرب الموارد) ، هلاک شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (آنندراج). مردن. (از لسان العرب) ، و در آیۀ شریفۀ ذیل مفسران این معانی را آورده اند، قوله تعالی: و مایغنی عنه ماله اذا تردی. (قرآن 92 / 11) ، گفت مال او از او غنا نکند چون افتاده باشد، مجاهد گفت چون بمیرد، قتاده و ابوصالح گفتند چون بدوزخ فروشود. (تفسیر ابوالفتوح) ، ردا برافکندن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). آراستن جاریه خود را به حمایل و چادر برافکندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ردا بر دوش افکندن. (آنندراج). ردا پوشیدن جاریه. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
تردی
چو خاپوشی (چوخا ردا)
تصویری از تردی
تصویر تردی
فرهنگ لغت هوشیار
تردی
شکنندگی، ظرافت، نازکی
متضاد: ضخامت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تردی
متموّجٌ
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به عربی
تردی
Crispiness, Crispness
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تردی
croquant
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تردی
ugumu
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تردی
کرکری پن
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به اردو
تردی
খাস্তা
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به بنگالی
تردی
바삭바삭
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به کره ای
تردی
kıtırlık
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تردی
サクサク
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تردی
פריכות
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به عبری
تردی
कुरकुरापन
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به هندی
تردی
kerenyahan
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تردی
ความกรอบ
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به تایلندی
تردی
knapperigheid
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به هلندی
تردی
crocancia
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تردی
croccantezza
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تردی
crocância
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تردی
脆度
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به چینی
تردی
chrupkość
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به لهستانی
تردی
хрускіт
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تردی
Knusprigkeit
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به آلمانی
تردی
хрусткость
تصویری از تردی
تصویر تردی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تردید
تصویر تردید
مردد بودن، دودله بودن، رد کردن، بازگردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تردید
تصویر تردید
مردد بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تردیم
تصویر تردیم
وصله کردن جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تریزکاری (تریز ردن) تریز به دو سه گوشه یا سه بری (مثلث) گویند که پایین دامن یا بن آستین دوخته می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تردید
تصویر تردید
((تَ))
دو دل کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تردید
تصویر تردید
دودلی، گمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تردید
تصویر تردید
Hesitance, Hesitation, Indecisiveness, Scruples, Tentativeness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تردید
تصویر تردید
колебание , нерешительность , сомнения
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تردید
تصویر تردید
Zögern, Unentschlossenheit, Skrupel
دیکشنری فارسی به آلمانی