جدول جو
جدول جو

معنی ترتیبی - جستجوی لغت در جدول جو

ترتیبی
دهنادی ابتدائی، مرتب و با ترتیب منسوب به ترتیب. یا غسل ترتیبی. غسلی است که بانیت و قصد قربت پروردگار نخست سرا پای بدن را به آب بشویند و سپس جانب راست بدن را از شانه راست تا پایین در معرض آب قرار دهند و آنگاه جانب چپ بدن را از شانه چپ بپایینمقابل غسل ارتماسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

संयोजित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
چیدمان، چینش، سامان، پی آیی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
ثابت و استوار کردن، هر چیزی را در جای خود قرار دادن، راست و درست کردن، پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
((تَ))
سامان دادن، نظم دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
Sequence, Arrangement, Disposition, Neatness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
расположение , аккуратность , последовательность
دیکشنری فارسی به روسی
Anordnung, Sauberkeit, Abfolge
دیکشنری فارسی به آلمانی
розташування , охайність , послідовність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
układ, rozmieszczenie, porządek, sekwencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
布置 , 配置 , 整洁 , 顺序
دیکشنری فارسی به چینی
arranjo, disposição, ordem, sequência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
disposizione, ordine, sequenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی