جدول جو
جدول جو

معنی ترتنا - جستجوی لغت در جدول جو

ترتنا(تُ تُ)
شهری بر شمال غربی ایتالیا که مرکز فلاحتی است. در این شهر کلیسایی از دورۀ ارمن و کاخی از قرون وسطی وجود دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شال کمر یا طناب که آن را دولا کنند و تاب بدهند و کسی را با آن بزنند
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رَ)
بنی ارتنا، دولت کوچکی از بقایای دولت مغول. وقتی که آخرین فرد سلالۀ هلاکو ابوسعید وفات کرد یکی از ولاه او موسوم به تمرتاش بن چوپان در دیار روم اعلان استقلال کرد و پس از انتقال او بمصر، یکی از سرداران او در اناطولی بسمت نیابت او بر جای ماند و سیواس را مرکز حکومت خویش قرار داد و دولتی کوچک مشکل ساخت و چند تن از نسل او در آنجا فرمان راندند لکن نام آنان ضبط نشده است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
نامی است مغولی، از جمله نام سرداری مغول که پس از مرگ سلطان ابوسعید خود را مستقل شمرد. رجوع به جامعالتواریخ رشیدی ج 2 تعلیقات بلوشه ص 31 و 37 و رجوع به کلمه ارتنا (بنی...) شود
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ نا)
کنیز و زن فاجره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ترنی ̍ شود
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ)
بیهوده و بی فایده و بی مصرف. (ناظم الاطباء). و رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ص 275 شود. ظاهراً مصحف ترفند است. رجوع به ترفند شود
لغت نامه دهخدا
اسمی است که در کتاب دوم پادشاهان (18:17) دلالت بر رئیس لشکر می نمود. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
جامۀ بهم تافته و مانند طناب کرده که چون تر کنند و بدان زنند، سخت مولم بود و گمان می کنم از کلمه درّۀ تازی آید، ترنا بازی، بازیی از آن کودکان که بازنده را با آن زنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترتند
تصویر ترتند
بیهوده و بی فایده و بی مصرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترنا
تصویر ترنا
((تُ))
شال کمر یا هر پارچه ای که آن را مانند گیسو بافته، شلاق مانندی درست کنند و در بازی ترنابازی، بازنده را با آن بزنند
فرهنگ فارسی معین
از وسایل بافندگی سنتی
فرهنگ گویش مازندرانی