جدول جو
جدول جو

معنی ترایب - جستجوی لغت در جدول جو

ترایب
جمع تریبه، سینه ها، برها، استخوان های سینه
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
فرهنگ لغت هوشیار
ترایب
((تَ))
ج. تریبه
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
آمیزش، آمیزه، آمیغ، هم کرد، هم آمیزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
برانگیختن، انگیزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
چیدمان، چینش، سامان، پی آیی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترائب
تصویر ترائب
استخوانهای سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکیب
تصویر تراکیب
جمع ترکیب، آمیزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکب
تصویر تراکب
بر هم نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترحیب
تصویر ترحیب
مرحبا گفتن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجیب
تصویر ترجیب
بزرگداشت، شکوه داشت، ستون نهادن زیر درخت پر بار، دیوار ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترهیب
تصویر ترهیب
ترسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترابی
تصویر ترابی
رستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
چیزی اندر چیزی در جایی نشاندن، آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
رغبت نمودن، راغب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترعیب
تصویر ترعیب
ترسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترطیب
تصویر ترطیب
ترکردن، تری در مزاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغایب
تصویر تغایب
غایب بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریب
تصویر تاریب
استوار کردن، حد معین نمودن، افزون کردن فزون کردن، رسا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترائب
تصویر ترائب
استخوان های سینه، جناغ سینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرایب
تصویر حرایب
اموال، مال ها، دارایی ها، جمع مال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترطیب
تصویر ترطیب
تر کردن، نم دار کردن، تری، نم داری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
راغب کردن، به رغبت آوردن، خواهان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترحیب
تصویر ترحیب
مرحبا گفتن، خوشامد گفتن، جا را فراخ گردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترهیب
تصویر ترهیب
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترعیب
تصویر ترعیب
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترتیب
تصویر ترتیب
ثابت و استوار کردن، هر چیزی را در جای خود قرار دادن، راست و درست کردن، پشت سر هم قرار دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرایب
تصویر ضرایب
ضریب ها، اعدادی که نشان دهندۀ مقدار خاصیت یا مشخصه ای است، جمع واژۀ ضریب
ضریبه ها، سرشت ها، خوی ها، عادت ها، طبیعت ها، خراج ها، جزیه ها، جمع واژۀ ضریبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرایب
تصویر غرایب
غریبه ها، ناآشناها، بیگانه ها، غریب ها، جمع واژۀ غریبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
برنشاندن چیزی بر چیزی، سوار کردن، به هم پیوستن، آمیخته کردن، مخلوط ساختن، آمیختن چیزی با چیز دیگر، مرکب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرایب
تصویر ضرایب
زننده، شکل نوع صنف، مانند همتا، اکسپوزان، جمع ضرایب
فرهنگ لغت هوشیار
جمع غریبه دوران (دورها) مقابل قرایب، چیزهای عجیب و شگفت آور و نادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترهیب
تصویر ترهیب
((تَ))
ترسانیدن، بدحال شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترکیب
تصویر ترکیب
((تَ))
بر هم نشاندن چیزی بر چیزی، آمیخته کردن، آمیزش، اختلاط، در شیمی تبدیل چند جسم به جسم سنگین تر، در علم دستور تحلیل عبارت ها و جمله ها از لحاظ روابط کلمات طبق قواعد نحو، مقابل تجزیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترغیب
تصویر ترغیب
((تَ))
به رغبت آوردن، خواهان کردن
فرهنگ فارسی معین