- تراک
- چاک و شکاف -1 آوازی که از شکستن یا شکافته شدن چیزی بگوش رسد، صدای رعد، چاک شکاف
معنی تراک - جستجوی لغت در جدول جو
- تراک
- صدای شکستن یا ترکیدن چیزی، ترک، چاک، شکاف، رخنه، صدای رعد،
برای مثال وآن شب تیره کآن ستاره برفت / وآمد از آسمان به گوش تراک (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۹)
- تراک ((تَ))
- صدای شکستن یا شکافتن چیزی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انباشت، انبوهی، چگالی
منفجره
انفجار
ارث و میراث و ترکه
گرد آمدن و بر هم نشستن
بر هم نشستن
روی هم جمع شدن، انباشته شدن، انبوه شدن، بر روی هم گرد آمدن و توده شدن، انبوهی
Congestion
затор
congestão
congestione
congestión
congestion
การจราจรติดขัด
kemacetan
ازدحامٌ
tıkanıklık
msongamano
যানজট
گذاشتن، ماندن، جمع ترک، ترکان گذاشتن رها کردن واگذاشتن، جمع ترک ترکان
ترک بند، تسمه و دوال که از عقب زین اسب می آویزند و با آن چیزی به ترک می بندند، سموت، برای مثال برافگند برگستوان بر سمند / به فتراک بربست پیچان کمند (فردوسی - ۷/۵۰۶)