قسمت شمالی یونان قدیم که امروز در قسمت جنوب بلغارستان قرار دارد، و آن قسمت از تراس که اکنون در یونان واقع است ناحیه ایست که بلغارستان را از دریای مدیترانه جدا می سازد و 336700 تن سکنه دارد. نصرالله فلسفی در تاریخ قدیم فوستل دو کولانژ آرد: تراس یا تراسا و یا تراکس یکی از نواحی یونان قدیم بود که امروز بلغارستان و روملی ’؟’ از آن تشکیل یافته است. یونانیان قدیم زمانی تمام سرزمین اروپا را که در شمال یونان واقع بود تراس می گفتند. رجوع به تراکیا شود
قسمت شمالی یونان قدیم که امروز در قسمت جنوب بلغارستان قرار دارد، و آن قسمت از تراس که اکنون در یونان واقع است ناحیه ایست که بلغارستان را از دریای مدیترانه جدا می سازد و 336700 تن سکنه دارد. نصرالله فلسفی در تاریخ قدیم فوستل دو کولانژ آرد: تراس یا تراسا و یا تراکس یکی از نواحی یونان قدیم بود که امروز بلغارستان و روملی ’؟’ از آن تشکیل یافته است. یونانیان قدیم زمانی تمام سرزمین اروپا را که در شمال یونان واقع بود تراس می گفتند. رجوع به تراکیا شود
این کلمه بعلت مهجور بودن وزن و الفاظ کلمه ’تراموای’ در زبان عرب، در فرهنگستان پادشاهی مصر بجای تراموای پذیرفته شده است. رجوع به نشوء اللغه و رجوع به تراموای شود
این کلمه بعلت مهجور بودن وزن و الفاظ کلمه ’تراموای’ در زبان عرب، در فرهنگستان پادشاهی مصر بجای تراموای پذیرفته شده است. رجوع به نشوء اللغه و رجوع به تراموای شود
باقلای مصری و باقلای شامی را نیز گفته اند گرم و خشک است در اول و دوم. اگر قدری از آن بجوشانند و آب آنرا با عسل بخور دهند کرمهای کوچک و بزرگ که در معده است بیرون آورد و بهق و برص را نیز نافعباشد. (برهان). باقلای مصری و شامی را نیز گفته اند که کرم معده را آب مطبوخ آن بکشد وبهق و برص را سود دارد و آن را ترمش نیز گویند. (انجمن آرا). باقلای مصری (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام دارویی است. (لسان العجم شعوری ج 1 ص 279). بفارسی باقلی مصری نامند واز باقلی کوچکتر و سفید و اندک فرو رفته و مایل به زردی و بری او ریزه تر و زردتر و تلخ تر، در دویم گرم و در آخر آن خشک. و بستانی در آخر اول گرم است مدر بول و حیض و جالی و مفتح و محلل و مسقط جنین و کشندۀاقسام کرم شکم و ضماد او جهت بهق و عرق النساء و ورک و آثار ضربه و سقطه، و با آرد جو آب و سرکه جهت تسکین اوجاع حارۀ و مطبوخ آن در سرکه و آب خاکستر جهت اورام بارده و تهبج بلغمی و مفاصل، و باقلمونیا جهت ثالیل و بروز مقعد و شقاق او و قطع دانۀ بواسیر، و آب طبیخ او با حنظل قاتل کیک و پشه و مجربست و غسل بشره باو باعث سرخی لون و تنقیه او ساخ و مصلح احوال موی، و خوردن او صباح و مساجهت قوه باصره و قطع صداع مزمن و امان از نزول آب، و با عسل جهت ضیق النفس و سرفۀ مزمن و استسقاء و تقویت سپرز و مثانه و رفع حصاه و حمول او به امر ساقط جنین و اکثار او باعث زردی رخسار و ردّی الغذا و دیر هضم است و مصلحش شیرینیهاو قدر شربتش با ادویه از سه درهم تا پنج درهم و مفرد آن تا پنج مثقال و بدلش در جلای روی ده وزن آن با باقلی و تخم خربزه، و در دفع کرم بوزن آن درمنۀ ترکی و در سایر افعال افسنتین است. و مشهور است که چون ترمس را مقشر کرده در ظرف مس با شیر بقدر پوشیدن آن بجوشانند تا شیر را جذب کند، پس با دو وزن آن روغن گاو بجوشانند تا منعقد گردد و بهمان گرمی بر کنج ران ضماد کنند اسهال صفرا نماید و بر بالای ناف اسهال سوداو بر ورکین و تهیگاه اسهال بلغم کند و هرگاه موضع را به آب سرد بشویند قطع اسهال شود و ترمس بری در جمیع افعال قویتر از بستانی است. (تحفۀ حکیم مؤمن). شلیمر در ذیل ترمس، باقلای مصری آرد: این دارو که امروز در اروپا نامستعمل است در طب عملی ایران موارد استعمال کلی دارد. در طب ایران نظر بر این است ت که این باقلی مدر طمث، سقط کننده جنین، مدر و قویاً کشندۀ کرمهای معده و روده است. ضمادهای آرد ترمس که با عسل یا با شراب ترکیب یافته باشد درکچلی و گال و در قرحه های بسیار سخت و قرحه های دیگر و تصلب نسج ها و آماس ها مورد ستایش است. محلول خاکسترترمس اگر با مطبوخ حنظل ترکیب شود از بین برنده دانه های بواسیری است. آب خاکستر ترمس کشندۀ کیک و پشه ها است اندازۀ آن در مصرف خوراکی 2 تا 5 درهم (6 تا 15 گرم) و مخلوط شده با عسل است. ایرانیان ترمس را برای مداوای آسم و سرفه و استسقاء بکار می برند. (از فرهنگ لغات طبی شلیمر چ دانشگاه ص 350) : و خداوند یرقان طحالی را یک ترمس در طبیخ اسارون دهند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و خداوند تب بلغمی را یک ترمس در سه اوقیه شراب دهند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و خداوند ضیق النفس را یک ترمس در یک اوقیه سکنگبین... دهند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و رجوع به مفردات ابن البیطارو ترجمه فرانسۀ این کتاب ج 1 ص 304 و ترجمه صیدنه و تذکرۀ ضریر انطاکی ص 93 و باقلای مصری و ترمش شود
باقلای مصری و باقلای شامی را نیز گفته اند گرم و خشک است در اول و دوم. اگر قدری از آن بجوشانند و آب آنرا با عسل بخور دهند کرمهای کوچک و بزرگ که در معده است بیرون آورد و بهق و برص را نیز نافعباشد. (برهان). باقلای مصری و شامی را نیز گفته اند که کرم معده را آب مطبوخ آن بکشد وبهق و برص را سود دارد و آن را ترمش نیز گویند. (انجمن آرا). باقلای مصری (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نام دارویی است. (لسان العجم شعوری ج 1 ص 279). بفارسی باقلی مصری نامند واز باقلی کوچکتر و سفید و اندک فرو رفته و مایل به زردی و بری او ریزه تر و زردتر و تلخ تر، در دویم گرم و در آخر آن خشک. و بستانی در آخر اول گرم است مدر بول و حیض و جالی و مفتح و محلل و مسقط جنین و کشندۀاقسام کرم شکم و ضماد او جهت بهق و عرق النساء و ورک و آثار ضربه و سقطه، و با آرد جو آب و سرکه جهت تسکین اوجاع حارۀ و مطبوخ آن در سرکه و آب خاکستر جهت اورام بارده و تهبج بلغمی و مفاصل، و باقلمونیا جهت ثالیل و بروز مقعد و شقاق او و قطع دانۀ بواسیر، و آب طبیخ او با حنظل قاتل کیک و پشه و مجربست و غسل بشره باو باعث سرخی لون و تنقیه او ساخ و مصلح احوال موی، و خوردن او صباح و مساجهت قوه باصره و قطع صداع مزمن و امان از نزول آب، و با عسل جهت ضیق النفس و سرفۀ مزمن و استسقاء و تقویت سپرز و مثانه و رفع حصاه و حمول او به امر ساقط جنین و اکثار او باعث زردی رخسار و ردّی الغذا و دیر هضم است و مصلحش شیرینیهاو قدر شربتش با ادویه از سه درهم تا پنج درهم و مفرد آن تا پنج مثقال و بدلش در جلای روی ده وزن آن با باقلی و تخم خربزه، و در دفع کرم بوزن آن درمنۀ ترکی و در سایر افعال افسنتین است. و مشهور است که چون ترمس را مقشر کرده در ظرف مس با شیر بقدر پوشیدن آن بجوشانند تا شیر را جذب کند، پس با دو وزن آن روغن گاو بجوشانند تا منعقد گردد و بهمان گرمی بر کنج ران ضماد کنند اسهال صفرا نماید و بر بالای ناف اسهال سوداو بر ورکین و تهیگاه اسهال بلغم کند و هرگاه موضع را به آب سرد بشویند قطع اسهال شود و ترمس بری در جمیع افعال قویتر از بستانی است. (تحفۀ حکیم مؤمن). شلیمر در ذیل ترمس، باقلای مصری آرد: این دارو که امروز در اروپا نامستعمل است در طب عملی ایران موارد استعمال کلی دارد. در طب ایران نظر بر این است ت که این باقلی مدر طمث، سقط کننده جنین، مدر و قویاً کشندۀ کرمهای معده و روده است. ضمادهای آرد ترمس که با عسل یا با شراب ترکیب یافته باشد درکچلی و گال و در قرحه های بسیار سخت و قرحه های دیگر و تصلب نسج ها و آماس ها مورد ستایش است. محلول خاکسترترمس اگر با مطبوخ حنظل ترکیب شود از بین برنده دانه های بواسیری است. آب خاکستر ترمس کشندۀ کیک و پشه ها است اندازۀ آن در مصرف خوراکی 2 تا 5 درهم (6 تا 15 گرم) و مخلوط شده با عسل است. ایرانیان ترمس را برای مداوای آسم و سرفه و استسقاء بکار می برند. (از فرهنگ لغات طبی شلیمر چ دانشگاه ص 350) : و خداوند یرقان طحالی را یک ترمس در طبیخ اسارون دهند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و خداوند تب بلغمی را یک ترمس در سه اوقیه شراب دهند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و خداوند ضیق النفس را یک ترمس در یک اوقیه سکنگبین... دهند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و رجوع به مفردات ابن البیطارو ترجمه فرانسۀ این کتاب ج 1 ص 304 و ترجمه صیدنه و تذکرۀ ضریر انطاکی ص 93 و باقلای مصری و ترمش شود
یکی از افراد سیاسی و مشهور آتن در قرن پنجم قبل از میلاد است و در محاصرۀ آتن بوسیلۀ اسپارتها وی مأمور مذاکرۀ صلح شد و سپس در واژگون ساختن رژیم دمکراتیک بسال 411 قبل از میلاد شرکت نمود و در ردیف مردان سی گانه درآمد. قاموس الاعلام ترکی آرد: وی یکی از مشهورترین ناطقین و سرداران آتن بود و در 400 قبل از میلاد می زیست. و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 984 و 985 شود
یکی از افراد سیاسی و مشهور آتن در قرن پنجم قبل از میلاد است و در محاصرۀ آتن بوسیلۀ اسپارتها وی مأمور مذاکرۀ صلح شد و سپس در واژگون ساختن رژیم دمکراتیک بسال 411 قبل از میلاد شرکت نمود و در ردیف مردان سی گانه درآمد. قاموس الاعلام ترکی آرد: وی یکی از مشهورترین ناطقین و سرداران آتن بود و در 400 قبل از میلاد می زیست. و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 984 و 985 شود
یکی از رجال لاسدمونیها است که مأمور تنظیم صلحنامه ای از طرف لاسدمونیها و متحدین آنان با تیسافرن فرمانده داریوش شاه گردید. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 ص 967 شود
یکی از رجال لاسدمونیها است که مأمور تنظیم صلحنامه ای از طرف لاسدمونیها و متحدین آنان با تیسافرن فرمانده داریوش شاه گردید. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 ص 967 شود
یکی از ولایات مرکزی ایتالیا که درایالت آبروز اولتریور و در حدود سواحل دریای آدریاتیک و شمال شرقی روم قرار دارد. سرزمینی کوهستانی کوهستانی و مردم آن بکار کشاورزی و تربیت مواشی اشتغال دارند، کارخانه های پارچه بافی و چرمسازی آن قابل توجه است. این قصبه یکی از نواحی پررونق دوران باستانی روم بود و اکنون در حدود 190000 تن سکنه دارد و مرکز این ولایت شهر ترامو است شهری در ایالت آبروز و مرکز ولایت ترامو است و 25000 تن سکنه دارد. درین شهر کلیسای بزرگی از دورۀ روم بر جای است. رجوع به مادۀ قبل شود
یکی از ولایات مرکزی ایتالیا که درایالت آبروز اولتریور و در حدود سواحل دریای آدریاتیک و شمال شرقی روم قرار دارد. سرزمینی کوهستانی کوهستانی و مردم آن بکار کشاورزی و تربیت مواشی اشتغال دارند، کارخانه های پارچه بافی و چرمسازی آن قابل توجه است. این قصبه یکی از نواحی پررونق دوران باستانی روم بود و اکنون در حدود 190000 تن سکنه دارد و مرکز این ولایت شهر ترامو است شهری در ایالت آبروز و مرکز ولایت ترامو است و 25000 تن سکنه دارد. درین شهر کلیسای بزرگی از دورۀ روم بر جای است. رجوع به مادۀ قبل شود
یکی از شعرای فکاهی سرای لاتینی که در سال 190 قبل از میلاد در کارتاژ متولد شد. وی ابتدا برده ای بیش نبود و سپس آزاد گشت. او هم مانندپلوت از نویسندگان یونان، خصوصاً از مناندر پیروی میکرد. شش اثر کمدی که از وی باقی مانده عبارتند از: لاندرین، لونوک، لسیر، لوتونتی مورومنوس، لو فورمیون، لزادلف. در این نمایشنامه ها آثار مضحکه و استهزاء بمراتب کمتر از نمایشنامه های پلوت است. داستانهای ترانس بسیار معتدل ولی بعلت تصویرهای زیبا و ظریفی که از شخصیت های داستان بدست میدهد، آنها را ارزنده و جالب ساخته است. بطور کلی آثار این شاعر قصه پرداز، محتوی ادب و نزاکت و علاقۀ شدیدی به اخلاق است
یکی از شعرای فکاهی سرای لاتینی که در سال 190 قبل از میلاد در کارتاژ متولد شد. وی ابتدا برده ای بیش نبود و سپس آزاد گشت. او هم مانندپلوت از نویسندگان یونان، خصوصاً از مناندر پیروی میکرد. شش اثر کمدی که از وی باقی مانده عبارتند از: لاندرین، لونوک، لسیر، لوتونتی مورومنوس، لو فورمیون، لزادلف. در این نمایشنامه ها آثار مضحکه و استهزاء بمراتب کمتر از نمایشنامه های پلوت است. داستانهای ترانس بسیار معتدل ولی بعلت تصویرهای زیبا و ظریفی که از شخصیت های داستان بدست میدهد، آنها را ارزنده و جالب ساخته است. بطور کلی آثار این شاعر قصه پرداز، محتوی ادب و نزاکت و علاقۀ شدیدی به اخلاق است
از مردم تراکیه: مردمان تراکیه اسامی مختلف دارند و باستثنای گت ها و تراوس و تراکیهاکه بالاتر از کرس تن یانها سکنی گزیده اند باقی مردمان تراکیه همه دارای یک نوع عادات و اخلاق می باشند... اخلاق تراوس ها مانند اخلاق تراکیها است باستثنای این دو مورد: وقتی که طفلی بدنیا می آید دور او جمع شده نوحه خوانی کرده یک بیک مشقات و بلیاتی را که در این دنیا باید تحمل کند می گویند و تأسف از زادن او می کنند، بعکس، وقتی که کسی می میرد شادی می کنند از این که متوفی از چه بلیاتی رسته و حالا در چه احوال خوشی است. (ایران باستان ج 1 ص 619). رجوع به تراس و تراکیه شود
از مردم تراکیه: مردمان تراکیه اسامی مختلف دارند و باستثنای گت ها و تراوس و تراکیهاکه بالاتر از کرس تن یانها سکنی گزیده اند باقی مردمان تراکیه همه دارای یک نوع عادات و اخلاق می باشند... اخلاق تراوس ها مانند اخلاق تراکیها است باستثنای این دو مورد: وقتی که طفلی بدنیا می آید دور او جمع شده نوحه خوانی کرده یک بیک مشقات و بلیاتی را که در این دنیا باید تحمل کند می گویند و تأسف از زادن او می کنند، بعکس، وقتی که کسی می میرد شادی می کنند از این که متوفی از چه بلیاتی رسته و حالا در چه احوال خوشی است. (ایران باستان ج 1 ص 619). رجوع به تراس و تراکیه شود