جدول جو
جدول جو

معنی تراصه - جستجوی لغت در جدول جو

تراصه
استوارگردیدن محکم و استوار گردیدن
تصویری از تراصه
تصویر تراصه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترانه
تصویر ترانه
(دخترانه)
زیبا، صاحب جمال، سرود، نغمه، آواز، سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده می شود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تراکه
تصویر تراکه
منفجره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تراشه
تصویر تراشه
چیپ
فرهنگ واژه فارسی سره
جوان خوش صورتشاهد تر و تازه و صاحب جمال، تصنیفی که سه گوشه داشته باشد، هر یک بطرزی: یکی بیتی و دیگری مدح و سوم تلا و تلالا، دو بیتی، سرود نغمه. جوان خوش صورت و شاهد و تر و تازه و صاحب جمال، نغمه، تر و تازه، دو بیتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراکه
تصویر تراکه
ارث و میراث و ترکه
فرهنگ لغت هوشیار
تراشیده شده آنچه از تراش بر آمده باشد، هلال واری از خربزه و هندوانه قاچ. ریزه چوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراره
تصویر تراره
ترس و ترسو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترانه
تصویر ترانه
سرود، نغمه، در علوم ادبی دوبیتی، برای مثال هر نسفته دری دری می سفت / هر غزاله ترانه ای می گفت (نظامی۴ - ۶۲۷)، تر و تازه، معشوق جوان، جوان خوش صورت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تراشه
تصویر تراشه
آنچه از تراشیدن چوب یا چیز دیگر به زمین بریزد، ریزۀ چوب
فرهنگ فارسی عمید
(گویش گیلکی) این واژه که اینک به جای (دوجین) به کارمی رود همان کراسه (دفتر) از ریشه پهلوی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترانه
تصویر ترانه
((تَ نِ))
تصنیف، قطعه ای کوتاه برای خوانده شدن همراه با سازهای موسیقی، دوبیتی، تر و تازه، زیباروی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراشه
تصویر تراشه
((تَ ش ِ))
تراشیده شده، براده، قاچ (هندوانه یا خربزه)، قطعه کوچکی از سیلیس با مدارهای الکتریکی مجتمع که در ساخت رایانه ها به کار رود (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین