- تذییل
- دراز دامن کردن دامن فرو هشتن دامن دار کردن، مطلبی را در ذیل صفحه کتاب نوشتن، ذیل نویسی، جمع تذلیلات
معنی تذییل - جستجوی لغت در جدول جو
- تذییل
- ذیل دادن، ذیل نویسی کردن، نوشتن مطلبی در پایین صفحۀ کتاب، دامن دار کردن، جامه را درازدامن کردن
- تذییل ((تَ))
- دامن دار کردن، مطلبی را در پایین صفحه کتاب نوشتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرو ریختن خاک و ریگ را
تهمت بکسی متوجه ساختن
خوار کردن، رام کردن
زیر نویسی پاینامه نویسی، گسترش دامن بلند کردن دامن
جدا کردن پراکندن
راندن آب
سست رای خواندن
عیال داری و نفقه دادن آنان
نامردی ارادی
خم دادن خمانیدن، دو دلی
ذلیل کردن، خوار گردانیدن، ذلیل شمردن
در بدیع ابداع کردن وجوه خیالی برای ستایش یا نکوهش چیزی به طوری که در شنونده و خواننده تاثیر کند و اثری از حزن یا نشاط یا بیم وامید پدید بیاورد، ایهام، به خیال افکندن، به کسی تهمت زدن
جمع تذییل