جدول جو
جدول جو

معنی تدهیه - جستجوی لغت در جدول جو

تدهیه
آسیب رساندن آکاندن (معیوب کردن) زیرک دانستن
تصویری از تدهیه
تصویر تدهیه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

روغن مالیدن چرب کردن چرباندن چرب کردن روغن مالیدن، روغن مالی. روغن مالی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدهیش
تصویر تدهیش
از هوش بردن بیهوشاندن، در شگفتی انداختن در حیرت انداختن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدسیه
تصویر تدسیه
تباه کردن پنهان کردن و بینام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدبیه
تصویر تدبیه
صنعت، تجارت کردن، کسب و تجارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضهیه
تصویر تضهیه
مشابه و مانند گردیدن چیزیرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهدیه
تصویر تهدیه
ارمغان فرستادن، جداکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
روغن مالی کردن، به چیزی روغن مالیدن، چرب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
((تَ))
چرب کردن، روغن مالی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
Anointment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การเจิม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تیل سے مسح کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
آمایش، بسیجیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
نظم و ترتیب، آماده ساختن، تدارک و بسیج و آمادگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
مهیا کردن، آماده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهیه
تصویر تهیه
((تَ هِ یِّ))
آماده کردن، ساختن، آمادگی، بسیج
فرهنگ فارسی معین