جدول جو
جدول جو

معنی تدهیه - جستجوی لغت در جدول جو

تدهیه
(اِ)
زیرک گفتن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، عیب و نقص کردن کسی را، آفت رسانیدن بکسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). سختی و بلا رسانیدن بکسی. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تدهیه
آسیب رساندن آکاندن (معیوب کردن) زیرک دانستن
تصویری از تدهیه
تصویر تدهیه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تدهین
تصویر تدهین
روغن مالی کردن، به چیزی روغن مالیدن، چرب کردن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ یَ)
آنجای از کرانۀ رودبار که آب در آن منتهی شود. ج، تناهی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
از ’ج ه و’، فراخ گردانیدن زخم سر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فراخ گردانیدن جراحت و شکستگی سر را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
(اَ یَ)
جمع واژۀ دهی، شئون. امور: بلعمی... و بوطیب مصعبی... هردو یگانه روزگار بودند در همه ادوات فضل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 700). وی را (مسعود) دیده اند از بزرگی و شهامت و تفرد وی در همه ادوات سیاست و ریاست او واقف گشته. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 570). چنین کوشک نشان ندهند هیچ جای و هیچ پادشاه چنین بنا نفرمود و همه بدانش و هندسۀ خویش ساخت و خطهای او کشید (مسعود) بدست عالی خویش که در چنین ادوات خصوصاً در هندسه آیتی بود. رضی اﷲ عنه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 508)، (اصطلاح منطق) حروف معانی. رباطات. و رجوع به اداه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تهدیه
تصویر تهدیه
ارمغان فرستادن، جداکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تضهیه
تصویر تضهیه
مشابه و مانند گردیدن چیزیرا
فرهنگ لغت هوشیار
روغن مالیدن چرب کردن چرباندن چرب کردن روغن مالیدن، روغن مالی. روغن مالی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدهیش
تصویر تدهیش
از هوش بردن بیهوشاندن، در شگفتی انداختن در حیرت انداختن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدسیه
تصویر تدسیه
تباه کردن پنهان کردن و بینام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدبیه
تصویر تدبیه
صنعت، تجارت کردن، کسب و تجارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
((تَ))
چرب کردن، روغن مالی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
الدّهن
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
Anointment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
onction
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
משיחה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
تیل سے مسح کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
অভিষেক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
upako
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
meshetme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
기름 부음
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
聖油の塗布
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
การเจิม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
अभिषेक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
pengurapan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
zalving
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
unción
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
unção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
膏抹
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
namaszczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
помазання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
Salbung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
помазание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تدهین
تصویر تدهین
unzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی