- تدهیه
- آسیب رساندن آکاندن (معیوب کردن) زیرک دانستن
معنی تدهیه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روغن مالیدن چرب کردن چرباندن چرب کردن روغن مالیدن، روغن مالی. روغن مالی کردن
از هوش بردن بیهوشاندن، در شگفتی انداختن در حیرت انداختن کسی را
تباه کردن پنهان کردن و بینام کردن
صنعت، تجارت کردن، کسب و تجارت
مشابه و مانند گردیدن چیزیرا
ارمغان فرستادن، جداکردن
روغن مالی کردن، به چیزی روغن مالیدن، چرب کردن
Anointment
помазание
Salbung
помазання
namaszczenie
unzione
unción
onction
zalving
การเจิม
pengurapan
अभिषेक
משיחה
聖油の塗布
기름 부음
meshetme
অভিষেক
تیل سے مسح کرنا
آمایش، بسیجیدن
نظم و ترتیب، آماده ساختن، تدارک و بسیج و آمادگی
مهیا کردن، آماده ساختن