جدول جو
جدول جو

معنی تدعکس - جستجوی لغت در جدول جو

تدعکس
(اِ تِ)
دستبند بازیدن. (از منتهی الارب) (آنندراج). بازی دعکسه کردن و آن بازی مجوسان است. (از اقرب الموارد). ببازی دستبند بازیدن یعنی دست یکدیگر را گرفته رقص کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ تَ دَ کِ)
دست بند بازنده. (آنندراج). پیشوای رقص دست بند که به تازی دعکسه گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدعکس شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
نشان کردن و نیزه درزدن بجائی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیزه زدن بجائی. (المنجد) ، تذلیل زن. (المنجد)
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ کِ)
دستبندبازنده. (آنندراج). آنکه دست می بازد یعنی دست دیگری را گرفته رقص می کند، چنانکه در قدیم معمول ایرانیان بوده است. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از دعکسه. رجوع به دعکسه شود
لغت نامه دهخدا
(بِ)
به رفتار مار رفتن. (منتهی الارب) (آنندراج). به رفتار افعی راه رفتن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تعکس
تصویر تعکس
مارخویی
فرهنگ لغت هوشیار